- پس بخشش، نابود كننده آن نعمتهاى رسيده نيست و بخل نمى تواندآن نعمتهاى از دست رفته را نگاه دارد.
در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدانهابود.
داستان زير از همين ويژگى امام حسين عليه السلام حكايت مى كند.
4 - امام حسين به ديدار اسامة بن زيد كه در بستر بيمارى افتاده بود،رفت و شنيد كه او مى گويد: واى از اين اندوه.
آن حضرت از اسامه پرسيد: اى برادر كدام اندوه؟ اسامه گفت: قرضى كه دارم.
شصت هزار درهم.
پس امام فرمود: پرداخت آن بر من.
اسامه گفت: مى ترسم پيش ازاداى قرض خود از دنيا بروم.
امام فرمود: "نمى ميرى مگر آنكه من اين قرض را ادا كرده باشم؛ و آن حضرت چنان كه خود گفته بود پيش از وفات اسامه، قرض او را پرداخت. (12)
شجاعت و دلاورى ما شيعيان بر اين باوريم كه ائمه معصوم عليهم السلام به قلّه همه كمالات انسانى رسيده و در رسيدن به هر كمالى از همگان گوى سبقت ربوده بودند.
امّا شرايط خاصّ اجتماعى كه هر يك از ائمه عليهم السلام در آن به سر مى برده اند،موجب مى شده تا صفتى مخصوص به همان اوضاع و شرايط در آن نمودبيشترى پيدا كند.
بنابر اين مى توان گفت كه هر كدام از آنان صفتى متفاوت از ديگرى داشته اند.
صفت برجسته امام حسين عليه السلام، كه وى را از ديگرائمه متمايز ساخته، همانا شجاعت و دلاورى آن حضرت است.
هر گاه انسان واقعه كربلا را با آن صحنه هاى شگفت انگيز به خاطرمى آورد صحنه هايى كه در آنها خون با اشك وبردبارى با مروّت وهمدلى با فداكارى آميخته بود، چهره قهرمان يكى از دلير مردان اين ميدان يعنى حسين بن على عليه السلام در شكوهمندترين و درخشانترين شكل خود نمايان مى شود به گونه اى كه اگر از تواناييهاى جنگى آن حضرت كه آن را دست به دست و سينه به سينه از پدران خويش به ارث برده بود آگاهى نداشتيم و ياآنكه در اين باره مدارك واسناد قطعى تاريخى در دست نداشتيم و اگر براين باور و اعتقاد نبوديم كه رهبران معنوى مى بايست آيت خلقت ومعجزه خداوند باشند، چه بسا در بسيارى از حقايق ثابتى كه عقل وانديشه و ضمير ما در برابر آنها سر تعظيم فرود آورده، گرفتار گمان وترديد مى شديم.
امام حسين عليه السلام در واقعه عاشورا در هر مناسبتى به ميدان نبرد گام مى نهاد ودر ميان تاخت و تاز اسبان براى يافتن جسد صحابى يا هاشمى كه شهيد شده بود به جستجوى مى پرداخت.
و چه بسا تا رسيدن بر سرجسد ياران خود درگيريهاى بس خونين ميان او و دشمنانش در مى گرفت.