1. طلب وجوبى.
2. نفى حرمت، هنگامى كه عقيب تحريم يا در حال احتمال تحريم وارد شود. مدلول تصديقى در اين صورت، مجمل و مردّد مى شود بين طلب جدى و نفى تحريم.
3. دلالت امر به امر شى ء، به امر به آن شى ء مباشرةً.
1. بالوضع: دلالت لفظ امر بر طلب، ناشى از وضع لفظ براى موارد داعى لزومى است.
2. بالعقل: در هر طلبى كه باترخص همراه نباشد عقل حكم بلزوم امتثال مى كند نه لفظ (نائينى).
پاسخ: حكم عقل به امتثال فرع احراز مرتبه اى معين از ملاك در طلب است و اين مرتبه از ملاك، جز با دلالت لفظ كشف نمى شود. به عبارت ديگر وجوب عقلى فرع مرتبه معينى از ملاك است و جز لفظ، كاشفى از اين مرتبه ملاك نداريم.
3. دلالت امر بر وجوب بالاطلاق و به قرينه مقدمات حكمت است.
1. ماده نهى: زجر به مفهوم اسمى.
2. هيئت نهى: زجر و امساك و يا نسبت امساكيه در مدلول و معناى حرفىِ هيئت نهى.
توضيح (1): نهى به معناى طلب ترك (امر عدمى) نيست و همينطوربه معناى طلب كف از فعل (امر وجودى) نيست بلكه همان زجر و بازداشتن است، نه طلب ترك يا كفّ.