نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب

سید محمدرضا علوی سرشکی، ابراهیم ثقفی، عباس طباطبایی، مجید حبیبیان، مجدالدین تجرد، ذاکرحسین جعفری کشمیری

نسخه متنی -صفحه : 75/ 54
نمايش فراداده

خلاصه

دليل سوم دكارت بر اثبات خدا، برهان وجودى است بر اساس اين برهان كامل ترين وجود، در خارج است.

برداشت متأخران از كلام دكارت اين است كه دكارت مى خواهد مفهوم كامل ترين وجود در ذهن را، دليل بر وجود مصداقش در خارج بگيرد(153).

اين چنين برداشت متأخران ريشه در گذشته دارد.

زمانى كه آنسلم همين برهان وجودى را مطرح كرد، گونيلون همين اشكالى را كه متأخران به دكارت مى كنند، در زمان آنسلم بر او وارد كرد.

اشكال اين بود كه كامل ترين مفهوم وجود در ذهن، دليل وجود مصداق آن در خارج نيست.

البته آنسلم جواب داد: وقتى وجود را به ذاتى نسبت مى دهيم يا نسبتش به آن ذات، محال است، مثل نسبت دادن وجود به متناقضين كه آن را ممتنع الوجود مى نامند، يا نسبتش به آن ذات ممكن است، يعنى مى شود باشد و مى شود نباشد كه آن را ممكن الوجود مى نامند، مثل وجود همه پديده ها، يا نسبتش به آن ذات لازم است كه آن را واجب الوجود مى گويند؛ مانند وجود قائم به ذات ازلى كه سرچشمه ساير وجودات است، يعنى وجود واجب الوجود.

نقد و بررسى

اگر حرف دكارت همان است كه اكثريت از او برداشت كرده اند، يعنى وجود كامل ترين موجود در ذهن، دليل بر وجود خارجى آن است، اين حرف خالى از اشكال نيست و اشكال گونيلون بر آن وارد است.

اشكال اين بود كه مفهوم بزرگترين جزيره در ذهن، دليل بر وجود مصداق آن در خارج نيست.

امّا اگر مقصود دكارت از كامل ترين وجود، مفهوم آن نيست؛ بلكه مى خواهد بگويد: در ميان موجودات خارجى، موجودى كه قائم به ذات است و قوام بقيه موجودات هم به آن است، آن موجود، كاملترين موجود است؛ اين همان برهان واجب الوجود است كه اشكال گونيلون به آن وارد نيست؛ زيرا اين وجود همان وجود خارجى است و وجود ذهنى نيست؛ بلكه ذهن تنها حاكى و كاشف از آن است.

امّا اشكال ديگرى بر آن وارد است.

آن اشكال اين است كه الهيون، وجودى را خدا مى دانند كه عالم و مختار است.

لذا ما دامى كه علم و اختيار را براى آن وجود قائم به ذات اثبات نكرده اند نام خدا را نمى توانند بر آن بگذارند.

برهان واجب الوجود به تنهايى نمى تواند علم و اختيار را براى آن اثبات كند و نياز به دلائل ديگرى دارد كه آن دلائل، علم و اختيار را براى خدا اثبات مى كند.

دلايل اثبات خدا نيز همين دلايل است(154 )كه علم و اختيار را براى آن وجود ازلى اثبات مى كند؛ زيرا منكران خدا همگى منكر واجب الوجود نيستند؛ بلكه بعض يا همه آنها به وجود قائم به ذات ازلى يا به موجودات قائم به ذات ازلى معتقدند؛ ولى آن وجود يا وجودات قائم به ذات ازلى را بدون شعور و اختيار مى دانند.