فصل چهارم: وجود اشياء خارجى - نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی، ابراهیم ثقفی، عباس طباطبایی، مجید حبیبیان، مجدالدین تجرد، ذاکرحسین جعفری کشمیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل چهارم: وجود اشياء خارجى

الف: نشانه ها

1 - نشانه هاى درك واقعيت از خيال تخيلات را من مى سازم؛ ولى ديدن و شنيدن از اشياء خارجى، متأثر است.

تخيلاتى كه من در درون انديشه خود مى سازم، به اختيار كامل من است و هر جور بخواهم و بتوانم كم و زياد مى كنم و آن را تغيير مى دهم.

امّا ديدن چيز خارجى و احساس از خارج چنين نيست.

تا وقتى كه من كليد برق را نزده ام، روشنى نمى بينم.

تا خود را در معرض نور قرار ندهم، احساس ديدن نمى كنم و هنگامى كه نور قطع شود بلا فاصله، احساس تاريكي مى كنم و... دكارت مى گويد(155): به راستى وقتى به تأمل در مفاهيم تمام اين اوصافى مى پرداختم كه به ذهن من مى آمد و تنها اوصافى بود كه آنها را درست و بى واسطه احساس مى كردم، حق داشتم كه بگويم چيزهايى را احساس مى كنم كه با ذهن من كاملاً متفاوت است و آن اجسامى است كه منشأ صدور اين مفاهيم است؛ زيرا مى ديدم كه اينها بى آن كه نيازى به موافقت من داشته باشند، خود به ذهن من عرضه مى شوند؛ به طورى كه اگر هم مى خواستم، نمى توانستم چيزى را احساس كنم؛ مگر آن كه در معرض يكى از اندام هاى حسّى من قرار مى گرفت.

وقتى هم كه قرار مى گرفت، به هيچ روى قادر نبودم آن را احساس نكنم». (156)

2 - نشانه هاى درك واقعيت از رؤيا از آنجا كه تصورات غير اختيارى و ناخواسته، اعم از واقعيت خارجى و رؤياست(157)، مراجعه به نشانه هاى تشخيص واقعيت از رؤيا، يك ضرورت است.

يكى از فوائد قوه حافظه اين است كه تصور محسوسات را به ترتيبى كه در طول عمر در خارج به وجود آمده و به ذهن عرضه شده است را در جاى خودش قرار مى دهد.

لذا مثلاً به محض يادآورى مكان و موقعيت شى ء مخصوص، تصور آن را در دفتر چه خاطرات عمرمان مى يابيم؛ مثلاً اگر تصورى از برادر كوچكمان داريم، مكان و موقعيت آن را در دفتر چه خاطرات عمر خود مى يابيم كه چه وقت وكجا به دنيا آمده و چگونه بزرگ شده و اينك كه به اين قد و قواره است، در روند و تناسب به همان گذشته است؛ همچنين يكايك دوستان، يا حتى اشياء مادى و ساختمان هايى را كه در محيط خود، احساس مى كنيم، چنين هستند.

/ 75