فلسفه اولى - نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی، ابراهیم ثقفی، عباس طباطبایی، مجید حبیبیان، مجدالدین تجرد، ذاکرحسین جعفری کشمیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فلسفه اولى

موضوع فلسفه اولى و شناخت محمول آن: «موضوع فلسفه اولى» همان طور كه ارسطو در كتاب متافيزيك خود، در فصل يكم مى گويد: موجود به طور مطلق و به عبارت ديگر موجود بما هو موجود است.

وظيفه فلسفه نيز، شناخت چيستى و متعلقات و لواحق آن است؛ لذا محمول فلسفه اولى همان چيستى ومتعلقات و لواحق آن است كه شناخت كنه ماهيت موجودات باشد.

نقد و بررسى:

مقصود از موجود به طور مطلق، يا موجود بماهو موجود قطعاً همان واقع موجود است نه مفهوم موجود؛ همچنان كه در هر موضوعى هميشه واقع آن موضوع مقصود است، نه صرف ادراك ذهنى آن موضوع.

نقدى كه فلسفه جديد غرب به فلسفه ارسطوئى دارد، همين است.

اوّلاً: واقع موجود خارجى هميشه معين است و هرگز مطلق يا كلى در خارج وجود ندارد؛ اما موجود بما هو موجود و موجود مطلق، فقط در ذهن است.

موجود واقعى كه در خارج است هميشه معين است(79).

يا خود من هستم كه معلوم به علم حضورى بوده، يا غير من از اشياء خارجى كه متعلق حس واقع مى شود و آن هم معين و شخصى است، يا وجود خداوند كه آن هم كلى نيست؛ زيرا مصداق وجود هرگز كلّى نيست.

ثانياً: چه چيز از موجود خارجى را، فلسفه ارسطوئى، مى خواهد بشناسد؟ ارسطو مى گويد: «كنه ماهيت» موجودات، چيستى و متعلقات ولو احق موجود خارجى را؛ اما آيا شناخت «كنه ماهيت» اشياء خارجى، در امكان ما هست(80)؟ هرگز و حتى «ابن سينا»، اعتراف مى كند كه شناخت كنه ماهيت اشياء خارجى در توان بشر نيست(81).

توضيح اين كه شناخت بر دو قسم است: يكى شناخت از درون ذات موضوع؛ مثل چيستى و حقيقت آن ذات.

دوم شناخت مقايسه اى و بيرونى آن موضوع با موضوعات ديگر؛ مثل شناخت سقف به اين كه فوق زمين و تحت آسمان است و موقعيت آن تنها در ارتباط با اشياء ديگر بيان مى شود.

و اين نوع شناخت مقايسه اى و انتزاعى، هيچ شناختى را نسبت به ماهيت موضوع و جنس و فصل آن به ما نمى دهد.

اينك ببينيم محمول در فلسفه اولى چيست.

/ 75