غزلیات
شمس الدین محمد حافظ شیرازی
نسخه متنی -صفحه : 496/ 421
نمايش فراداده
- ناگهان پرده برانداخته اى يعنى چه
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقيب
شاه خوبانى و منظور گدايان شده اى
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادى
سخنت رمز دهان گفت و کمر سر ميان
هر کس از مهره مهر تو به نقشى مشغول
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد يار
خانه از غير نپرداخته اى يعنى چه
- مست از خانه برون تاخته اى يعنى چه
اين چنين با همه درساخته اى يعنى چه
قدر اين مرتبه نشناخته اى يعنى چه
بازم از پاى درانداخته اى يعنى چه
و از ميان تيغ به ما آخته اى يعنى چه
عاقبت با همه کج باخته اى يعنى چه
خانه از غير نپرداخته اى يعنى چه
خانه از غير نپرداخته اى يعنى چه