فرهنگ عاشورا

سید محمد حسینی شیرازی

نسخه متنی -صفحه : 157/ 53
نمايش فراداده

رباب

رباب،دختر امرء القيس بن عدى،همسر سيد الشهدا«ع »و مادر سكينه و على اصغر(عبد الله). او در سفر كربلا حضور داشت و همراه اسيران به شام رفت،سپس به مدينه بازگشت و مدت يك سال براى سيد الشهدا«ع »عزادارى كرد و مرثيه هايى هم درسوگ آن حضرت سرود. خواستگارانى از اشراف و بزرگان قريش را رد كرد و حاضر نشدبا كسى ازدواج كند.در سوگ ابا عبد الله «ع »پيوسته گريان بود و زير سايه نمى رفت،از فرطگريه و اندوه بر شهادت حسين «ع »يك سال بعد(در سال 62 هجرى)جان باخت. (1) ازجمله سروده هاى او در شهادت امام حسين «ع »ابياتى است كه اينگونه شروع مى شود:


  • ان الذى كان نورا يستضاء به سبط النبى جزاك الله صالحة عنا و جنبت خسران الموازين... (2)

  • فى كربلاء قتيل غير مدفون عنا و جنبت خسران الموازين... (2) عنا و جنبت خسران الموازين... (2)

حسين بن على «ع »نيز به اين همسر با فضيلت و ادب و دخترش سكينه و خانه اى كه اين دو را در بر گرفته باشد،محبت داشت و مى فرمود:


  • لعمرك اننى لاحب دارا احبهما و ابذل جل مالى و ليس لعاتب عندى عتاب (3)

  • تحل بها سكينة و الرباب و ليس لعاتب عندى عتاب (3) و ليس لعاتب عندى عتاب (3)

رجز

شعرهاى حماسى كه جنگاوران در ميدانهاى نبرد مى خوانند.«رجز،نام يكى از بحورشعرى عربى است كه نوعى تحرك و روانى در آن است.در گذشته و دوران جاهليت،ازاين وزن شعر، بيشتر در اشعارى كه جنبه مبارزه،دشنام يا تفاخر داشته استفاده مى شده است.به كارگيرى اين وزن و آهنگ در شعرهاى حماسى كه مبارزان در ميدانهاى جنگ مى خواندند،سبب شده كه به آن اشعار،رجز گويند.معمولا رجز،ابياتى كوتاه داشته وبصورت ارتجالى در ميدان سروده مى شده است.

از اين رو گاهى هم خطاهاى دستورى وادبى دارد.» (4) بيشتر افراد،هنگام رجز خواندن در ميدان مبارزه،اشعار شعراى عرب را كه باحال و وضع آنان مطابق بود مى خواندند و اگر خود جنگجو طبع شعر داشت،فى البديهه در وصف و معرفى خويش شعر مى سرود و نام خود و پدر و قبيله و سوابق دليرى هاى خود و قبيله اش را در آن بيان مى كرد.رجز،هم براى تقويت نيرو و روحيه خود بود،هم براى ترساندن رقيب.«رجز،سرود نظامى رايج در آن دوره ها بود كه جنگاوران در اثناءجنگ،آن را مى خواندند و به شجاعت و قهرمانيهاى خويش مى باليدند و دشمنانشان را به كشتن و تار و مار كردن تهديد مى كردند.رجز در آن ميدانهاى نبرد،مانند يك سلاح پيكارمؤثر بود و رزم آوران همانگونه كه بر شمشيرها و تيرها و نيزه ها اعتماد مى كردند،بررجزهاى خود نيز تكيه مى كردند.» (5) در كربلا نيز،حسين بن على «ع »و فرزندان و برادران و يارانش در ميدانهاى نبرد،رجزمى خواندند.رجزهايى كه اصحاب امام روز عاشورا مى خواندند،نمايانگر عقيده و هدفى كه در راه آن از شهادت استقبال مى كردند و انگيزه جهادشان بود،كه در چه راهى و براى چه هدفى است و نشان دهنده يقين،ثبات قدم، آگاهى و بصيرتشان بود.مثلا حضرت ابا الفضل،گفته است:


  • و الله ان قطعتموا يمينى انى احامى ابدا عن دينى

  • انى احامى ابدا عن دينى انى احامى ابدا عن دينى

كه گوياى حمايت از آيين است.قاسم بن حسن «ع »رجز مى خواند كه:«ان تنكرونى فانا ابن الحسن...»عمرو بن جناده رجز مى خواند:


  • اميرى حسين و نعم الامير على اكبر«ع »مى خواند: نحن و بيت الله اولى بالنبى اضرب بالسيف احامى عن ابى ضرب غلام هاشمى عربى

  • سرور فؤاد البشير النذير... انا على بن الحسين بن على تالله لا يحكم فينا ابن الدعى ضرب غلام هاشمى عربى ضرب غلام هاشمى عربى

يا خود ابا عبد الله الحسين «ع »رجزهاى متعددى دارد،از جمله:

القتل اولى من ركوب العار و العار اولى من دخول النار يا اين رجز كه:


  • انا الحسين بن على احمى عيالات ابى امضى على دين النبى

  • اليت ان لا انثنى امضى على دين النبى امضى على دين النبى

كه همه و همه،سرشار از روحيه بالا و انگيزه هاى والا و دليرى و ثبات و پايدارى شجاعانه است. (6)

1-ادب الطف،شبر،ج 1،ص 63،كامل،ابن اثير،ج 2،ص 579.

2-اعيان الشيعه،ج 6،ص 499.

3-همان.

4-دائرة المعارف الاسلاميه،ج 10،ص 50 به بعد(نقل به تلخيص).

5-حياة الامام الحسين،ج 3،ص 155.

6-رجزهاى امام و فرزندان و اصحاب،در كتابهاى تاريخ و مقتل بطور مبسوط آمده است.از جمله ر.ك:بحار الانوار،ج 45،ص 13 به بعد،مناقب،ج 4،ص 100 به بعد.در همين مجموعه نيز، رجزهاى برخى از شهداى كربلا،ذيل معرفى خودشان آورده شده است.در باره رجز،بحثى در«الاغانى »ابو الفرج اصفهانى است،ج 18،ص 164).