رقيه - فرهنگ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ عاشورا - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رقيه

دختر سه چهار ساله ابا عبد الله الحسين «ع »كه در سفر كربلا همراه اسراى اهل بيت بوده و در
شام،شبى پدر را به خواب ديد و پس از بيدار شدن بسيار گريست و بى تابى كردو پدر را
خواست.خبر به يزيد رسيد.به دستور او سر مطهر امام حسين «ع »را نزد او بردندو او از اين
منظره بيشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام(كه محل اقامت موقت اهل
بيت بود)جان داد. (7) البته در باره اين دختر و شهادتش،ميان مورخين نظرواحدى وجود
ندارد.

خردسالى اين دختر و عواطفى كه نام و يادش و كيفيت جان باختنش و مدفن اوبر مى انگيزد
شگفت است و شيعيان به او علاقه خاصى دارند.محل دفن او كنار يك بازارچه قديمى و با
فاصله از مسجد اموى در دمشق قرار دارد و چندين بار تعمير شده است.آخرين تعمير و
توسعه در سال 1364 شمسى از سوى ايران آغاز شد و پس از چندسال به پايان رسيد. (8) اينك
حرمى بزرگ و باشكوه براى آن دختر خردسال بزرگوار وجوددارد كه زيارتگاه دوستداران اهل
بيت است.




  • از بهر ياد بود از اين نهضت بزرگ
    تا دودمان دشمن ظالم فنا شود
    آنجا رقيه را به حراست گماشتيم



  • در شهر شام،دختركى را گذاشتيم
    آنجا رقيه را به حراست گماشتيم
    آنجا رقيه را به حراست گماشتيم



رمز جاودانگى عاشورا

هيچ حادثه اى به جاودانگى و ماندگارى «كربلا»نمى رسد و در اين حد،در ذهنها وزندگيها زنده
نيست و اينگونه فراگير زمانها و مكانها و انسانها نگشته است و موج آن مثل عاشورا هميشه
متلاطم نمانده است.رمز آن در چند مساله نهفته است،از جمله:

1-خدايى بودن آن:حركت حسين «ع »،جهاد و شهادتش،انگيزه و محركش همه و همه براى
خدا بود و هر چه كه «لله »باشد،رنگ جاودانه مى گيرد.نور خدا خاموشى ندارد وجهاد براى حق،
همواره امتداد مى يابد.

پايان زندگانى هر كس به مرگ اوست
جز مرد حق كه مرگ وى،آغاز دفتر است قيام براى خدا فراموش نمى شود و نورش خاموش نمى گردد،چونكه رنگش خدايى ونورش
الهى است. دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت
آرى آن نور كه فانى نشود،نور خداست
.

2-افشاگريهاى اسراى اهل بيت:هر انقلابى،يك بازو مى خواهد و يك زبان،خون و پيام،عمل و
تبليغات.خطابه هاى زينب و سجاد«عليهما السلام »و سخنان بازماندگان كربلا دردوران اسارت،
نقش مهمى در افشاگرى چهره دشمن و خنثى كردن تبليغات دروغين امويان و آگاهى مردم
از ماهيت قيام و شخصيت سيد الشهدا و شهيدان عاشورا داشت وسبب شد امويان نتوانند
پرده بر جنايات خويش بكشند و آن حادثه را از يادها ببرند.

3-احياگريهاى «ذكر»:در تعليمات ائمه،تاكيد فراوان شده كه براى امام حسين «ع »وشهداى
كربلا گريه كنند،نوحه بخوانند،شعر بسرايند،عزادارى كنند.زيارت روند،برتربت امام حسين
سجده كنند.اينها همه سبب شده كه مكتب عاشورا و حادثه كربلا ومظلوميت امام
حسين «ع »و شهداى كربلا،بصورت زنده و جاويد و فراگير باقى بماند.

نقش «ياد»،«بكاء»،«زيارت »،«شعر»و«مرثيه »در جاودانه ساختن عاشورا مهم است. (9)
-كيفيت حادثه:نفس حوادث عاشورا و اوج فداكاريها و اخلاص ياران امام و اوج خشونت و
بى رحمى سپاه كوفه نسبت به سيد الشهدا و غربت و مظلوميت و عطش در اوج خود،همه و
همه اين حادثه بى نظير را ماندگار ساخته است.
(10)

روز شمار قيام كربلا

در اين قسمت،حوادثى را كه در ارتباط با نهضت عاشورا در شام،مدينه،كوفه،مكه،كربلا و...به
ترتيب زمانى اتفاق افتاده است،مى آوريم:

15 رجب 60 هجرى:مرگ معاويه در شام و نشستن يزيد به جاى پدر.

28 رجب 60:رسيدن نامه يزيد به والى مدينه مبنى بر بيعت گرفتن از حسين «ع »وديگران.

29 رجب 60:فرستادن وليد،كسى را سراغ سيد الشهدا و دعوت به آمدن براى بيعت،ديدار
امام حسين «ع »از قبر پيامبر و خدا حافظى،سپس هجرت از مدينه،همراه بااهل بيت و جمعى
از بنى هاشم.

3 شعبان 60:فرستادن وليد،كسى را سراغ سيد الشهدا و دعوت به آمدن براى بيعت،ديدار
امام حسين «ع »از قبر پيامبر و خداحافظى،سپس هجرت از مدينه،همراه با اهل بيت و جمعى
از بنى هاشم.

ورود امام حسين «ع »به مكه و ملاقاتهاى وى با مردم.

10 رمضان 60:رسيدن نامه اى از كوفيان به دست امام،توسط دو نفر از شيعيان كوفه.

15 رمضان 60:رسيدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن عقيل به
كوفه براى بررسى اوضاع.

5 شوال 60:ورود مسلم بن عقيل به كوفه،استقبال مردم از وى و شروع آنان به بيعت.

11 ذى قعده 60:نامه نوشتن مسلم بن عقيل از كوفه به امام حسين و فراخوانى به آمدن به
كوفه.

8 ذى حجه 60:خروج مسلم بن عقيل در كوفه با چهار هزار نفر،سپس پراكندگى آنان از دور
مسلم و تنها ماندن او و مخفى شدن در خانه طوعه.تبديل كردن امام حسين «ع »
حج را به عمره در مكه،ايراد خطبه براى مردم و خروج از مكه همراه با 82 نفر از افرادخانواده
و ياران به طرف كوفه.دستگيرى هانى،سپس شهادت او.

9 ذى حجه 60:درگيرى مسلم با كوفيان،سپس دستگيرى او و شهادتش بر بام دار الاماره
كوفه،ديدار امام حسين با فرزدق در بيرون مكه.

ذى حجه 60:بر خورد امام حسين «ع »با حر و سپاه او در منزل «شراف ».

ذى حجه 60:دريافت مجدد خبر شهادت مسلم بن عقيل و قيس بن مسهر در منزل «عذيب
الهجانات ».

2 محرم 61:ورود امام حسين «ع »به سرزمين كربلا و فرود آمدن در آنجا.

3 محرم 61:ورود عمر سعد به كربلا،همراه چهار هزار نفر از سپاه كوفه و آغازگفتگوى وى با
امام براى وادار كردن آن حضرت به بيعت و تسليم شدن.

5 محرم 61:ورود شبث بن ربعى با چهار هزار نفر به سرزمين كربلا.

7 محرم 61:رسيدن دستور از كوفه بر ممانعت سپاه امام از آب،ماموريت پانصدسوار دشمن بر
شريعه فرات به فرماندهى عمرو بن حجاج.

9 محرم 61:ورود شمر با چهار هزار نفر به كربلا،همراه با نامه ابن زياد به عمر سعد،مبنى بر
جنگيدن با حسين «ع »و كشتن او،و آوردن امان نامه براى حضرت عباس «ع »و حمله مقدماتى
سپاه عمر سعد به اردوگاه امام و مهلت خواهى امام براى نماز و نيايش در شب عاشورا.

10 محرم 61:درگيرى ياران امام با سپاه كوفه،شهادت امام و اصحاب،غارت خيمه ها،فرستادن
سر مطهر امام به كوفه،توسط خولى.

11 محرم 61:حركت سپاه عمر سعد و نيز اسراى اهل بيت از كربلا به كوفه،پس ازآنكه عمر
سعد بر كشته هاى سپاه خود نماز خواند و آنان را دفن كرد و اهل بيت را برشترها سوار كرده
به كوفه برد.

1 صفر 61:ورود اسراى اهل بيت «ع »از كربلا به دمشق.

20 صفر:بازگشت اهل بيت «ع »از سفر شام به مدينه.



7-كامل بهايى،ص 179،منتهى الآمال،437.

8-شام سرزمين خاطره ها،ص 111.

9-در اين زمينه ر.ك:مقاله «سنت احياگرى »،جواد محدثى(چشمه خورشيد،ج 1، مجموعه
مقالات كنگره امام خمينى(ره)و فرهنگ عاشورا).

10-اعيان الشيعه،ج 7،ص 33(به نقل از رجال شيخ).

/ 157