منجح،مولى الحسين «ع »
از شهداى كربلاست،نامش منجح بن سهم و در زمان امام مجتبى «ع »غلام آن حضرت بود.پساز وى غلام سيد الشهدا«ع »بود.مادرش كنيز آن حضرت بود.وى را از نوفل بن حارث خريد و از
او«منجح »به دنيا آمد. (33) مادر منجح در خانه حضرت سجاد«ع »خدمت مى كرد و چون سفر
كربلا پيش آمد،اين مادر و فرزند از مدينه همراه امام حسين «ع »به كربلا آمدند.منجح روز
عاشورا پس از نبردى دليرانه در ركاب مولايش به شهادت رسيدو از شهداى اوليه بود.نامش
در زيارت ناحيه مقدسه و زيارت رجبيه نيز آمده است. (34)
منزل
جاى فرود آمدن و استراحت كردن در طول مسافرت،خان،كاروانسرا،توقفگاه.درسفرهاىقديم،هر مرحله و بخشى را كه يك فرد يا كاروان در يك روز بصورت پياده مى پيمود،
«منزل »مى گفتند.اگر سفر سواره بود،مقدارى كه به يك مرحله مى رسيدند واسب را عوض
مى كردند،منزل به حساب مى آمد،اين فاصله،گاهى سه فرسخ و گاهى پنج فرسخ بود.البته در
باره فاصله دو منزل،نمى توان مسافت دقيقى تعيين كرد،ولى بطورمتوسط،فاصله دو منزل
چهار فرسخ بوده است. (35) بين مكه و كربلا هم منزلگاههايى بوده است كه امام حسين «ع »در
آنها فرود آمده يا ازآنها گذشته و در برخى از آنها شب را به صبح آورده است.منزلها برخى
مشهورتر است.امام حسين «ع »و كاروان وى در همه منزلهاى بين راه،بار نمى انداخت،بلكه اغلب دومنزل
يكى بار مى افكند.منزلهاى بين مكه و كوفه به ترتيبى كه در«مناقب »آمده،چنين است:ذات
عرق،حاجز،خزيميه،ثعلبيه،شقوق،شراف،نينوا،عذيب الهجانات،كربلا. (36) ترتيب ديگرى
در«معجم البلدان »آمده كه به اين صورت است:صفاح،ذات عرق،حاجز،خزيميه،زرود،ثعلبيه،
شقوق،زباله،شراف،ذوحسم،بيضه،رهيمه،قادسيه،عذيب الهجانات،قصر بنى مقاتل،نينوا،كربلا.
البته منزلگاههاى ديگرى هم در متون تاريخى يادشده از قبيل اجاء،قطقطانه،بطن الرمه (37)
و جز اينها،كه براى توضيح بيشتر در باره هر يك ازمنازل ياد شده،به عنوان آن در اين فرهنگ
مراجعه كنيد.اجمالى از سير حوادث طول راه در اين منزلها از اين قرار است:سيد الشهدا«ع »،پس ازخروج
از مكه به سوى عراق،در منزلگاه ذات عرق در برخورد با بشر بن غالب،از اوضاع كوفه با خبر
شد،در منزل حاجز و بطن الرمه،قيس بن مسهر صيداوى را همراه با نامه اى به سوى كوفيان
فرستاد،در منزل زرود،با زهير بن قين ملاقات كرد و او را به پيوستن به خويش فرا خواند،در
منزل ثعلبيه،از شهادت مسلم و هانى در كوفه آگاه شد.در منزل زباله،با فرستاده عمر سعد
ديدار كرد،در منزل شراف،با سپاه حر برخورد نمود و خطبه خواند
،در منزلگاه بيضه،با
خطبه اى امويان را معرفى كرد و در منزل ذى حسم،درسخنرانى خويش،بى وفايى و
ناپايدارى دنيا را ترسيم نمود.روز اول ماه محرم،در منزلگاه قصر بنى مقاتل فرود آمد و پس از
آن در سخنى از شهادت خويش خبر داد و روز دوم محرم وارد سرزمين كربلا شد.
پس از شهادت امام «ع »و انتقال اسراى اهل بيت به كوفه،آنان را از كوفه به شام حركت دادند،
پيمودن اين مسير طولانى روى شترهاى بى محمل و با بدرفتارى ماموران و نيز غل و زنجير
بر گردن امام سجاد«ع »از مصائب اسراى خاندان پيامبر بود.
اين مسافت نيزمنزلگاههايى داشت كه اهل بيت «ع »از آنها عبور داده شدند تا به دمشق رسيدند،نام منازل كوفه تا دمشق
از اين قرار است:
تكريت،موصل،حران،دعوات،قنسرين،سيبور،حمص،بعلبك،حماة،حلب،
نصيبين،عسقلان،دير قسيس و دير راهب.در يكى از منابع،خط سير اسرا از كوفه به شام
اينچنين آمده است:
كنار شط فرات،تكريت،وادى نخله،مرشاد،حران،نصيبين،موصل،حلب،
دير نصرانى،عسقلان،بعلبك،شام. (38) نام منازل ميان كوفه تاشام به اين صورت نيز نقل شده
است:قادسيه،تكريت،موصل،تلعفر،دير عمروه،صليا،وادى نخله،ارمينا،لينا،كحيل،جهينه،
نصيبين،دعوات،كفر طاب،سيپور،معرة النعمان،شيزر،حماة،بعلبك،عسقلان. (39) با پخش خبر
شهادت امام حسين در كربلا در ميان اقوام وطوايف،عكس العملهاى گوناگون و اعتراض
آميزى در مناطق مختلف نقل شده است.بويژه در منزلگاههاى كوفه تا شام،حتى ساكنان دهكده هاى مسيحى نشين گاهى با
ورودنيزه دارانى كه سرهاى شهدا را حمل مى كردند به آبادى يا قلعه خويش مخالفت
مى كردندو راه نمى دادند. (40)
منصب نوكرى
عنوانى است كه مداحان و روضه خوانان،از روى عشق و علاقه،به مولايشان ابا عبد الله «ع »بهكار و شغل خود مى دهند و به آن افتخار مى كنند و امام حسين «ع »را ارباب و خود را نوكر به
حساب مى آورند و اين نوكرى را با پادشاهى عوض نمى كنند.شايسته آن است كه اين نوكرى،
خلوص و حقيقت داشته باشد و صرف ادعا نباشد،حقيقت آن وقتى است كه ميان نوكر و ارباب،
اطاعت از يك سو و لطف از سوى ديگر باشد.مرحوم محدث نورى گويد:«به مجرد ذكر فضايل
و مناقب و حالات و مصائب حضرت سيد الشهدا«ع »كسى سمت چاكرى و منصب نوكرى آن
حضرت را پيدا نخواهد كرد...روضه خوان آنگاه در قطار چاكران آن حضرت در آيد كه آنچه گويد،براى حق عز و جل واداى
حق و اوليائش عليهم السلام باشد،و الا كاسبى خواهد بود كه آن فضايل و مناقب راسرمايه
نموده و به آن مشغول تجارت شده،ابدا حقى به كسى ندارد» (41)
به مال و جاه و سلطنت نه رو كند نه بنگرد
كسى كه از صميم دل،دمى شود گداى تو
كسى كه از صميم دل،دمى شود گداى تو
كسى كه از صميم دل،دمى شود گداى تو
منهال
منهال بن عمرو،يكى از هواداران اهل بيت بود كه در شام مى زيست.در روزهايى كه اسراىاهل بيت «ع »در خرابه شام بودند،روزى امام سجاد«ع »بيرون آمد و با او برخوردكرد و
گفتگوهايى ميان آن دو انجام گرفت و امام،از مظلوميت اهل بيت و شدايد دوران اسارت
سخن گفت. (42) از او نيز نقل شده كه هنگام آوردن سر مطهر امام حسين به دمشق،مردى آيه
اصحاب كهف را مى خواند.صدايى از سر مطهر آمد كه:كشتن من و گرداندن سرم،شگفت تر از
داستان اصحاب كهف است. (43) منهال،از طايفه بنى اسد و كوفى بود
و ازامام سجاد«ع »روايت
مى كرد.او را از اصحاب امام سجاد و امام باقر شمرده اند. (44) در سفربازگشت از مكه با امام زين
العابدين ديدار كرد.حضرت،وضع حرمله(كشنده على اصغر)را از او پرسيد،سپس آن ملعون را
نفرين كرد.منهال وقتى به كوفه رسيد،حرمله رادستگير كرده بودند.به دستور مختار،دست و
پايش را قطع كردند،سپس در آتش افكندند.منهال،ماجراى ديدار خود با امام و نفرين آن
حضرت را نسبت به حرمله بازگوكرد.مختار،خوشحال شد كه دعاى امام به دست او تحقق
يافت. (45) منهال،به معناى بسياربخشنده است.
33-انصار الحسين،ص 94.34-تنقيح المقال،مامقانى،ج 3،ص 247.35-فرهنگ تاريخى ارزشها و سنجشها،ابو الحسن ديانت،ج 1،ص 456.36-مناقب،ابن شهرآشوب،ج 4،ص 97.37-مقتل الحسين،مقرم،به نقل از معجم البلدان.38-زندگانى ابا عبد الله الحسين،عماد زاده.39-وسيلة الدارين فى انصار الحسين،ص 368(با توضيحاتى پيرامون هر منزل).40-همان،ص 374.41-لؤلؤ و مرجان،ميرزا حسين نورى،ص 19.42-مقتل الحسين،مقرم،ص 462،الفتوح،ابن اعثم،ج 5،ص 155.43-اثبات الهداة،ج 5،ص 193.44-تنقيح المقال،ج 3،ص 251.45-بحار الانوار،ج 45،ص 332،معارف و معاريف،ج 5،ص 2143.