حكيم بن طفيل
از نيروهاى عمر سعد در كربلا،كه در كمين ابا الفضل «ع »بود.و با شمشير،دست چپ عباس رااز كار انداخت.قبلا دست راست آن حضرت با ضربه «زيد بن ورقاء»قطع شده بود.
حلاس بن عمر راسبى
از شهداى كربلاست كه در حمله اول در روز عاشورا به شرف شهادت نايل شد.گفته اند در زمان على «ع »در كوفه رئيس شهربانى اين شهر بود.سپس او و برادرش نعمان،
همراه عمر سعد بودند.اما سرانجام متحول شده و به اردوگاه امام حسين «ع »پيوستند. (48)
دربرخى منابع،«حلاش »آمده است. (49)
حماد بن حماد خزاعى مرادى
حمله اول از شمار شهداى كربلاست.نامش در زيارت رجبيه آمده است. (50) روز عاشورا،حمله اى سراسرى و شديد از سوى سپاه عمر سعد به اردوگاه امام حسين «ع »انجامگرفت.اين حمله كه با تيراندازى عمر سعد به طرف اردوگاه امام حسين «ع »شروع شد،با
تيرهاى نيروهاى دشمن ادامه يافت.امام فرمود:اين تيرها،پيكهاو قاصدهاى دشمن به سوى
شماست.شمر هم به نيروهاى خود دستور داد كه حمله گروهى انجام دهيد و افراد
حسين «ع »را بكلى نابود سازيد(احملوا عليهم حملة رجل واحدو افنوهم عن آخرهم)همه
گردانهاى سپاه كوفه در اين حمله شركت داشتند.ياران سيد الشهدا«ع »هم دفاعى جانانه در
مقابل اين هجوم،از خود نشان دادند و نيمى از ياران امام(غير از بنى هاشم)در اين حمله
نخست به شهادت رسيدند.عده شهداى اين حمله را41 نفر گفته اند.تعدادى از آنان(غير از ده
نفر از غلامان حسين و دودمانش و دو تن ازغلامان على «ع »)،عبارتند از:نعيم بن عجلان،عمران بن كعب،حنظله،قاسط،كنانه،عمرو بن مشيعه،ضرغامه،عامربن
مسلم،سيف بن مالك،عبد الرحمان درجى،مجمع عائذى،حباب بن حارث،عمروجندعى،
حلاس بن عمرو،سوار بن ابى عمير،عمار بن ابى سلامه،نعمان بن عمر،زاهر بن عمر،جبلة بن
على،مسعود بن حجاج،عبد الله بن عروه،زهير بن سليم،عبد الله و عبيد الله پسران زيد بصرى.
(براى شناخت اين شهدا،به عنوان هر كدام در اين كتاب مراجعه كنيد). (51)
حميد بن مسلم ازدى
وقايع گزار كربلا،او يكى از لشكريان عمر سعد بود كه روز عاشورا پس از شهادت امامحسين «ع »با شمر،بر سر آتش زدن خيمه ها مجادله داشت.از جمله گروهى بود كه سر
حسين «ع »را به كوفه بردند.در لشكر توابين هم حضور داشته و به قولى از اصحاب امام
سجاد«ع »بوده است.با مختار و ابراهيم بن مالك نيز همكارى داشته است.بيشتروقايع كربلا
در«تاريخ طبرى »و برخى منابع ديگر از قول او نقل شده است.
حنا
حنا رنگى است كه به موى سر و صورت مى زنند تا سفيدى مو ديده نشود و انسان جوان بهچشم آيد.اين تزيين،بخصوص در مقابله با دشمنان،نوعى تبليغات در جوان نشان دادن
رزمندگان اسلام است.امام صادق «ع »فرموده است:رنگ سياه زدن به مو،دشمن را به هراس
مى افكند«الخضاب بالسواد مهابة للعدو». (52) سيد الشهدا«ع »نيز موى خويش را با به فرموده
امام صادق:«خضب الحسين بالحنا و الكتم »حنا خضاب مى كرد وهنگام شهادت در كربلا نيز
خضاب داشت:«قتل الحسين و هو مخضب بالوسمة » (53) دركربلا،عاشوراييان كهنسال و
محاسن سفيد نيز با خضاب خون،چهره خويش را رنگين ساختند.
حبيب بن مظاهر،پس از شهادت مسلم بن عقيل در كوفه،همواره مترصد بود كه دروقت
مناسب به حضور ابا عبد الله «ع »برسد.روزى در بازار كوفه به مسلم بن عوسجه برخورد(كه به
قول معروف مى خواست حنا بخرد)او را به كنارى برد و جريان آمدن حضرت حسين «ع »به
كربلا را نقل نمود.هر دو پيرمرد روشندل قرار بر اين نهادند كه شبانه از كوفه به كربلا روند(و
محاسن خود را به خون خضاب كنند)شب هفتم يا هشتم محرم به امام پيوستند. (54)
حنظلة بن اسعد شبامى
از شهداى كربلاست و نامش در زيارت ناحيه مقدسه آمده است.كوفى است و شبام،نامطايفه اى از همدانيان است. (55) حنظله از چهره هاى شيعى در كوفه و زبان آور،شجاع ومعلم
قرآن بود.چون سيد الشهدا«ع »به كربلا رسيد،وى به آن حضرت پيوست.وى جزءشهدايى است
كه تا اواخر زنده بود و از جان حسين بن على «ع »در مقابل تيرها و نيزه هاى دشمن محافظت
مى كرد و گاهى هم با سخنانش به سپاه كوفه هشدار مى داد و موعظه مى كرد. (56) روز عاشورا،
پس از شهادت جمعى از ياران،از امام رخصت طلبيد و به ميدان رفت و جان خود را فداى راه
خدا كرد.
حنظلة بن عمرو شيبانى
از شهداى كربلاست كه در حمله اول(و به قولى در نبرد تن به تن)به شهادت رسيد.برخى معتقدند او همان حنظلة بن اسعد شبامى است. (57)
حواريون حسين «ع »
هر امامى،تعدادى ياران ويژه داشت كه به «حواريون »تعبير شده است و روز قيامت ندامى شوند و بر مى خيزند.طبق حديث امام كاظم «ع »همه شهداى كربلا حواريون حسين اند كه
در قيامت بر مى خيزند:«ثم ينادى مناد:اين حوارى الحسين «ع »؟فيقوم كل من استشهد معه و
لم يتخلف عنه ». (58)
48-انصار الحسين،ص 70.49-اعيان الشيعه،ج 6،ص 216.50-انصار الحسين،ص 99.51-حياة الامام الحسين،ج 3،ص 204.52-بحار الانوار،ج 73 ص 100(استحباب خضاب براى مردان و زنان در همانجا در ضمن
روايات،آمده است).53-عوالم(امام حسين)ص 71،ناسخ التواريخ،ج 4،ص 99.54-الوقايع و الحوادث(محرم الحرام)ج 2،ص 99.55-انصار الحسين،ص 71.56-عنصر شجاعت،ج 2،ص 100.57-انصار الحسين،ص 99.58-سفينة البحار،ج 1،ص 358.