شاخسى،واخسى
شكل صحيح و اصلى اين دو كلمه،«شاه حسين،وا حسين »است و تعبيرى است كه دسته هاىعزادار و تيغ زدن و قمه زدن،هنگام تيغ زدن در روز عاشورا،بصورت جمعى وبا صداى خاصى
آن را تكرار مى كردند و نام سيد الشهدا«ع »را بر زبان مى آوردند.
شام
شام به سرزمين منطقه سوريه،فلسطين،لبنان،اردن و اطراف آنها گفته مى شده است.شامات هم مى گويند.اين سرزمين در صدر اسلام فتح شد و معاويه در دوره عثمان والى آنجابود و امويان از آن پس بر آن منطقه استيلا يافتند و از حكومت مشروع على «ع »سربرتافتند.
دمشق،پايتخت امويان بود.يزيد هم آنجا حكومت مى كرد. (1) از سرزمين شام در روايات،
نكوهش شده و ائمه از آن به بدى ياد كرده اند.اهل شام بويژه در عهد معاويه،با على دشمنى
بسيار مى كردند و از جمله علل آن تبليغات گسترده معاويه و امويان بر ضد على «ع »و بنى
هاشم بود و چون در آن منطقه نفوذ و استيلا داشتند
،افكار را بر ضد اهل بيت،منحرف
مى ساختند و بذر دشمنى آنان را در دلها مى پراكندند.دردوره هاى بعد هم ميان شاميان و
عراقيان خصومت و ناسازگارى ادامه يافت و شهرها ومردم عراق،اغلب زير بار حكومت دمشق
نمى رفتند.سرهاى مسلم بن عقيل و هانى راپس از شهادتشان به شام كه مقر حكومت يزيد
بود فرستادند.اهل بيت سيد الشهدا«ع »پس از واقعه كربلا كه به اسارت دشمن در آمدند،ابتدا به كوفه و از
آنجا به شام برده شدند و چند روزى در دمشق اقامت كردند.ديدارشان با يزيد دردار الخلافه
در همين شهر بود كه حضرت زينب و امام سجاد«ع »در بارگاه يزيد خطبه خواندند و يزيد را
رسوا ساختند. (2) قبر حضرت زينب و رقيه كه هر دو بصورت حرم وزيارتگاه شيعه است،در
شام است.قبر رقيه نزديك مسجد جامع دمشق و حرم حضرت زينب در زينبيه،بيرون از
دمشق است. (3) سفر به شام براى اهل بيت حسين «ع »بسيار تلخ ومصيبتهاى دوران اسارت در
اين ديار،برايشان از سختترين مصيبتها بوده است.وقتى ازامام سجاد پرسيدند:در سفر كربلا،
سختترين مصيبتهاى شما كجا بود،سه بار فرمود:
«الشام،الشام،الشام ». (4)
شام غريبان
در لغت،به معناى شب مردم غريب و از يار و ديار دور افتاده است،شام مسافران كه وحشتناكمى باشد.شام غريبان گرفتن:زارى كردن به درد،چنانكه بر وفات كسى گريستن و غم نمودن.
شب اول وفات كسى براى خانواده آن كس،شب يازدهم محرم و عزادارى بعد از آن شب. (5) در
اصطلاح،به مراسم سوگوارى شبانه در شب يازدهم محرم گفته مى شود كه مردم به صورت دو
گروه مجزا،پس از غروب آفتاب عاشورا در مسجدها وتكيه ها،با خواندن نوحه هاى غمگين،ياد
اسراى اهل بيت را گرامى مى دارند.اين برنامه،اغلب با در دست داشتن شمعهايى و در شب
تاريك يازدهم محرم انجام مى گيرد و بيشتراز كودكان و نونهالان در اين سوگوارى تمثيلى
استفاده مى شود.ياد كردى است از آوارگى اهل بيت امام حسين «ع »و كودكان باز مانده از
شهداى كربلا كه در غروب عاشورا،بى پناه ودرمانده،در ظلمت اندوهبار شب،در دشت و بيابان
كربلا به سر آوردند
.در اين شب،«مراسمى ساده و غم انگيز بر پا مى شود و عزاداران با لباسهاى
سياه و شمعى افروخته دردست گرفته،كاه بر سر مى پاشند و نوحه هاى غم انگيز مى خوانند و
دسته دسته در معابرحركت مى كنند و هر چند قدم،مدتى مى نشينند و مى گريند،آرام و
غمناك.در اين مراسم بكلى سينه زنى نمى شود و علم و بيرق نيز حركت داده نمى شود». (6)
شبث بن ربعى
فرمانده نيروهاى پياده عمر سعد در كربلا.وى از طايفه بنى تميم و از جمله كسانى بودكه بهحسين بن على «ع »نامه براى آمدن به كوفه نوشته بود.گر چه وى از چهره هاى معروف كوفه و
در ابتدا از ياران على «ع »بود و حضرت او را همراه «عدى بن حاتم »نزدمعاويه فرستاد و در جنگ
صفين هم در ركاب امير المؤمنين بود،ليكن در مسير حركت به سوى نهروان،همراه چند نفر
ديگر سر از اطاعت آن حضرت باز تافتند و به خوارج پيوستند.على «ع »از آينده او خبر داده بود
و به او و عمرو بن حريث فرمود
:به خدا قسم شما دو نفر با فرزندم حسين «ع »خواهيد جنگيد. (7)
روز عاشورا نيز امام حسين «ع »در اولين سخنرانى مفصل خويش خطاب به كوفيان از او هم
نام برد و در اتمام حجتى كه با آنان داشت و سخنان او را قطع مى كردند و گوش نمى دادند،از
جمله فرمود:«...يا شبث بن ربعى و يا...الم تكتبوا الى ان قد اينعت الثمار و اخضر الجناب و انما تقدم على
جند لك مجندة؟...» (8) اى شبث بن ربعى و...مگر شما به من ننوشتيد كه ميوه ها رسيده و
اطراف سر سبز است،اگر بيايى لشكريانى مجهز براى تو آماده است؟
شبث بن ربعى از چهره هاى متلون تاريخ بود.هم در قتل حسين بن على «ع »شركت داشت و
پس از عاشورا مسجدى در كوفه تجديد بنا كرد،به شكرانه و خوشحالى از كشته شدن
حسين «ع »،سپس همراه مختار،به خونخواهى حسين بن على «ع »پرداخت و رئيس پليس
مختار شد،سپس در كشتن مختار هم حضور داشت.پيشتر با سجاح(مدعى دروغين نبوت)
همكارى داشت،مسلمان شد،بر ضد عثمان شوريد،توبه كرد و از خوارج شد.به جاى بيعت با
على «ع »با يك سوسمار بيعت كرد و مى گفت با هم برابرند! (9) اين مردبد دل و خبيث،سرانجام
در سن هشتاد سالگى در كوفه درگذشت.
1-دائرة المعارف الاسلامية،ج 13،ص 81.2-سفينة البحار،ج 1،ص 680.3-درباره شام و قبور متبركه و مدفونين در آنجا،از جمله ر.ك:«شام سرزمين
خاطره ها»مهدى پيشوايى.4-عنوان الكلام،فشاركى،ص 118.5-لغت نامه،دهخدا.6-تعزيه در ايران،صادق همايونى،ص 289.7-معارف و معاريف،ج 3،ص 1298.8-انساب الاشراف،ج 3،ص 188،بحار الانوار،ج 45،ص 7(در بحار،اسم او قيس بن اشعث آمده
است).9-تنقيح المقال،مامقانى،ج 2،ص 80.