فاطمه،دختر امام حسين «ع »
فاطمه بنت الحسين «ع »،بانويى با شرافت و دانش كه اهل ذكر و شب زنده دارى وعبادت بود وروزها روزه مى گرفت و از جمال ظاهر و باطن برخوردار و اهل روايت ونقل حديث بود. (1) در
سفر كربلا در جمع اسيران اهل بيت بود و در كوفه نيز به سخنرانى افشاگرانه و فصيح و رسا بر
ضد جنايتهاى ابن زياد پرداخت و همه را به گريه انداخت. (2)
در كاخ يزيد،چشم يكى از
وابستگان حكومت كه به او افتاد،از يزيد خواست كه او را به وى ببخشد.حضرت زينب بشدت
اعتراض و مخالفت كرد و كار آنان را كفر به حساب آورد. (3) وى همسر عموزاده خويش حسن
بن حسن «ع »بود.پس از فوت شوهر،يك سال خيمه اى افراشت و براى او به سوگ و ماتم
نشست. (4) وى تا زمان امام صادق «ع »را درك كرد.در سال 117 ه.در حالى كه هفتاد سال داشت در مدينه درگذشت و در بقيع به خاك سپرده
شد. (5)
فتح
پيروزى و گشايش،در قاموس عاشورا،«فتح »،تنها پيروزى نظامى نيست،بلكه بيدارگرى امت واحياء ارزشها و ماندگارى نام و بالاتر از همه «عمل به تكليف »پيروزى است،هر چند بصورت
ظاهر،شكست نظامى پيش آيد.هدف سيد الشهدا«ع »،نجات دين از نابودى و رسواگرى ستم و باطل بود و اين هدف تحقق
يافت،پس آن حضرت پيروز شد،هر چند به قيمت شهادت خود و يارانش واسارت اهل بيت.
پس از عاشورا،آرمان حسينى زنده ماند و پيروانى يافت و حادثه كربلا،تاثير خود را در نسلها و
قرنهاى بعد،باقى گذاشت و منشا حركتها و نهضتها شد.اين خوديك پيروزى بزرگ است.امام
سجاد«ع »نيز در پاسخ به «ابراهيم بن طلحه »كه در مدينه ازآن حضرت پرسيد:چه كسى غالب
شد؟فرمود:هنگام اذان،معلوم مى شود كه چه كسى پيروز شد. (6) اين اشاره به همان بقاء مكتب
و دين رسول الله در سايه نهضت حسينى است.خود ابا عبد الله الحسين «ع »نيز فرموده است:«ارجو ان يكون خيرا ما اراد الله بنا،قتلنا
ام ظفرنا» (7) اميدوارم آنچه خداوند براى ما اراده كرده است،نيكو باشد،چه كشته شويم،
چه ظفر يابيم.با اين ديدگاه،انسان حقجو و فدا شده در راه دين و خدا،هميشه پيروز است و به «احدى
الحسنيين »دست مى يابد و هر كه از مسير يارى حق كنار بود،هر چند جان سالم هم به در
برده باشد،كامياب و پيروز نيست.اين نيز تعليمى است كه سيد الشهدا«ع »درنامه اى كه
به «بنى هاشم »نوشت،به آن اشاره فرمود:«من لحق بنا استشهد و من تخلف لم يبلغ الفتح ». (8)
هر كس به ما بپيوندد،شهيد مى شود،و هر كه از پيوستن به ما باز ماند،به «فتح »نمى رسد.
پيروزى نظامى معمولا با غلبه نظامى ديگرى از بين مى رود،ولى پيروزى آرمانى،بخصوص
وقتى همراه با فداكاريهاى عظيم و مظلوميت باشد،در وجدان بشرى اثر ماندگارترى باقى
مى گذارد و هميشه از ميان نسلها،حاميانى براى ايده خود پيدا مى كند.اين ديدگاه و برداشت نسبت به «فتح »،انسان مبارز را همواره اميدوار،با انگيزه و با نشاطقرار
مى دهد.امام خمينى «قدس سره »فرمود:«ملتى كه شهادت براى او سعادت است پيروز است...
ما،در كشته شدن و كشتن پيروزيم...» (9) و مگر پيروزى خون بر شمشير،چيزى جز اين است؟
«محرم »،مصداق روشن اين نوع پيروزى است.امام خمينى «ره »دراين باره نيز مى فرمايد:«ماهى كه خون بر شمشير پيروز شد،ماهى كه قدرت حق،باطل راتا ابد محكوم و داغ باطله
بر جبهه ستمكاران و حكومتهاى شيطانى زد،ماهى كه به نسلهادر طول تاريخ،راه پيروزى بر
سرنيزه را آموخت...ماهى كه بايد مشت گره كرده آزاديخواهان و استقلال طلبان و حقگويان
بر تانكها و مسلسلها و جنود ابليس غلبه كند وكلمه حق،باطل را محو نمايد.» (10)
1-اعيان الشيعه،ج 8،ص 388.2-مقتل الحسين،مقرم،ص 405.3-ارشاد،مفيد،ج 2،ص 121،بحار الانوار،ج 45،ص 136.4-همان(ارشاد)،ص 26.5-درباره زندگينامه او از جمله ر.ك:«فاطمة بنت الحسين »،محمد هادى الامينى،مكتبة
الهلال.6-امالى،شيخ طوسى،ص 66،الامام زين العابدين،مقرم،ص 370،(اذا دخل وقت الصلاة فاذن
و اقم،تعرف من الغالب).7-اعيان الشيعه،ج 1،ص 597.8-كامل الزيارات،ص 75.9-صحيفه نور،ج 13،ص 65.10-همان،ج 3،ص 225.