منيع بن زياد - فرهنگ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ عاشورا - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منيع بن زياد

گفته اند از شهداى كربلاست.نامش در زيارت رجبيه آمده است. (46) در برخى كتب رجال،
نامش منيع بن رقاد و از اصحاب سيد الشهدا آمده است. (47)

مهاجرين اوس

يكى از مردان سپاه عمر سعد،كه وقتى تمايل «حر»را روز عاشورا براى پيوستن به سپاه امام
حسين «ع »مشاهده كرد،با وى سخن گفت و اين كه:تو را از شجاعان كوفه مى دانستم،اين چه
حالت است؟و پاسخ حر به او كه:خود را بر سر دو راهى بهشت و جهنم مى بينم. (48)

مهر كربلا

مهر،قطعه اى كوچك از گل،معمولا به شكل مكعب مستطيل يا استوانه اى كه نمازگزاران،بر
زمين نهند و به جاى خاك،پيشانى به هنگام سجده بر آن گذارند. (49) مهر وتسبيحى كه از
تربت سيد الشهدا ساخته شود و بر آن نماز،يا با آن ذكر گفته شود،فضيلت بسيار دارد،امامان و
اولياء و علماء چنين مى كردند.امام صادق «ع »سجده بر تربت امام حسين «ع »مى كرد و فرمود:
«السجود على تربة الحسين «ع »تخرق الحجب السبع » (50) ،سجده بر تربت حسينى،حجابهاى
هفتگانه را كنار مى زند.صنعت مهر سازى و تسبيح سازى ازتربت حرم ائمه،شغلى مقدس و
محترم و اغلب در انحصار خاندانهاى پاك و سادات معتقد بوده است.حتى در كربلا،خاندانى
براى اينكه اين افتخار و امتياز را همواره داشته باشد،سالانه مبلغى به والى بغداد مى پرداخته
است.

مهريه زهرا

در برخى روايات است كه آب،يا آب فرات،مهريه حضرت زهرا«ع »مى باشد.از امام باقر«ع »در
ضمن حديث مفصلى در باره مهريه حضرت زهرا«ع »آمده است:«و جعلت لهافى الارض اربعة
انهار:الفرات،و نيل مصر و نهروان و نهر بلخ » (51) و در نقل ديگرى است:

«و جعلت نحلتها من على خمس الدنيا و ثلثى الجنة و اربعة انهار فى الارض،الفرات و دجلة و
النيل و نهر بلخ...». (52) طبق اين نقلها نه تنها فرات و دجله و نيل و نهر بلخ،بلكه يك پنجم دنيا و
دو سوم بهشت نيز مهريه زهراى مرضيه است،اما فرزند زهرا،در كنار همين فرات،لب تشنه
جان مى دهد و مظلومانه به شهادت مى رسد.

كاش،اى كاش كه دنياى عطش مى فهميد
آب،مهريه زهراست،بيا تا برويم (53)
آب،مهريه زهرا و تو لب تشنه دهى جان
مصلحت بود ندانم چه در اين كار،قضا را (54)

مهلا مهلا

آهسته،آهسته،سخن حضرت زينب «ع »پشت سر امام حسين «ع »وقتى كه روزعاشورا براى
آخرين بار به ميدان رفت،گفت:مهلا مهلا يا بن الزهرا.و مى خواست به وصيت مادرش در باره
بوسيدن زير گلوى امام حسين «ع »عمل كند. (55)

مياندار

كسى كه به لحاظ سن و سابقه و مهارت،در مجلس و محفل،محور قرار گيرد،صدر نشين
مى شود و به اداره جلسه و هدايت يك گروه براى انجام كارى مى پردازد،مثل مياندار در
زورخانه براى ورزش باستانى،يا مياندارى در دسته هاى زنجير زنى و مجالس سينه زنى،«آنكه
در ميان صف سينه زنان يا زنجير زنان قرار مى گيرد و مباشر و مسؤول هماهنگى و يكنواختى
و نظم كار آنهاست ». (56)

ميدان

زمين گسترده و عرصه اى كه در آن،جنگ،كشتى،اسبدوانى،چوگان بازى،ورزش ومسابقات
انجام گيرد،ميدانگاه،معركه،فاصله ميان دو لشكر كه در آن جنگ كنند،مجموع لشكرگاه دو
طرف و محل جنگ ايشان ». (57) در قديم،بيشتر عرصه كارزار را مى گفتند كه نيروهاى
متخاصم رو در روى هم قرار مى گرفتند و به نبرد تن به تن،سپس حمله گسترده دست
مى زدند.

نيروهاى مستقر در ميدان را هم به جناح چپ و راست و قلب تقسيم كرده،به آرايش
نيرو مى پرداختند،ميمنه،ميسره و قلب،نام اين نيروها بود.در عاشورا،ياران سيد الشهدا
يكايك به ميدان نبرد مى رفتند،جنگيده،جان خود را فداى امام خويش مى كردند.خيمه گاه
استقرار نيروها به اندازه اى از ميدان فاصله داشت كه تيرها به آن نرسد.

از نظر فقهى كشته شدگان در ميدان و معركه جنگ هم شهيد محسوب مى شوند.



46-انصار الحسين،ص 104.

47-تنقيح المقال،مامقانى،ج 3،ص 252.

48-بحار الانوار،ج 45،ص 11.

49-لغت نامه،دهخدا.

50-بحار الانوار،ج 98،ص 135.

51-مناقب،ابن شهرآشوب،ج 3،ص 351.

52-عوالم(فاطمة الزهراء)بحرانى،ج 11،ص 359 به نقل از اثبات الهداة.

53-حسينجانى.

54-ناصر الدين شاه قاجار.

55-سوگنامه آل محمد«ص »،ص 344،به نقل از تذكرة الشهدا.

56-لغت نامه،دهخدا.

57-همان.










/ 157