شفق سرخ - فرهنگ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ عاشورا - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شفق سرخ

روايت است از ابن عباس كه سرخى شفق،از روزى ديده شد و پديد آمد كه حسين «ع »شهيد
شد و آسمان در شهادت او خون گريست و از آن بيشتر،اين رنگ سرخ در افق ديده نشده بود:
«ان يوم قتل الحسين «ع »قطرت السماء دما و ان هذه الحمرة التى في السماء ظهرت يوم قتله
و لم تر قبله ». (7) و از امام رضا«ع »روايت است:«لما قتل جدى الحسين «ع »امطرت السماء دما و
ترابا احمر» (8) كه بارش خون و خاك سرخ را مى رساند.

گريست در غمت زمان،به خون نشست آسمان
شب و سياهپوشى اش شد آيت عزاى تو
رنگين شدن افق،از جمله نشانه ها و آثار شگفت ديگرى است كه در روايات آمده كه پس از
حادثه كربلا و شهادت امام،در جهان ديده شد. (9) و طبق نقلهاى متعدد در منابع مختلف،
سابقه شفق سرخ در آسمان،به شهادت ابا عبد الله «ع »بر مى گردد.از محمد بن سيرين نيز نقل
شده كه اين سرخى آسمان بعد از كشته شدن حسين «ع »ديده شد و نيز ازامام باقر«ع »روايت
است كه آسمان در شهادت حضرت يحيى و حضرت حسين «ع »
سرخ شد. (10) ابو العلاء معرى در اشاره به همين شفق سرخ كه از اثر خون شهداى اهل بيت،
على وحسن و حسين «عليهم السلام »پديدار شده چنين سروده است: (11)




  • و على الافق من دماء الشهيدين
    فهما في اواخر الليل فجران
    ثبتا فى قميصه ليجيى ء الحشر
    اين شفق سرخ كز افق شده پيدا
    پرتو سيماى سرخ فام حسين است (12)



  • على و نجله شاهدان
    و فى اولياته شفقان
    مستعديا الى الرحمن
    پرتو سيماى سرخ فام حسين است (12)
    پرتو سيماى سرخ فام حسين است (12)



شقوق

به معناى ناحيه ها.نام يكى از منزلگاههاى ميان مكه و كوفه.اين محل نزديك كوفه ومتعلق به
بنى اسد بوده و بركه آب و چاهى داشته كه محل فرود آمدن كاروانها بوده است. (13) در اين
محل،سيد الشهدا«ع »با مردى از اهل كوفه برخورد كه از آن شهر مى آمد.اوضاع كوفه را از او
پرسيد.وقتى شنيد كه مردم بر ضد او اجتماع كرده اند،اشعارى خواند كه بااين مطلع آغاز
مى شود:

فان تكن الدنيا تعد نفيسة
فدار ثواب الله اعلى و انبل (14)
(اگر دنيا ارزشمند به حساب آيد،خانه پاداش الهى،برتر و بهتر است...).

شمايل

در اصل،به معناى صفتها و خصلتهاى انسان است،اما به چهره و ويژگيها و مشخصات صورت
نيز گفته مى شود.همچنين به صورت نگارى و ترسيم چهره بزرگان دين ونگارگرى وقايع
مذهبى «شمايل سازى »مى گويند.«شمايل گردان »نيز به كسى گويند كه «تصويرهاى قاب كرده
بزرگان دين را به معرض نمايش گذارد». (15) از سنتهاى مذهبى قديم در تكايا آن بوده كه در
ايام عزادارى براى يادآورى فرات،تشتى پرآب در گوشه اى از تكيه مى نهادند،و علمى را به
ستونى به نشانى علمدارى حضرت عباس مى بستند
و بر روى پرده ها يا ديوارها شمايلى از
شهادت هفتاد و دو تن مى كشيدند و در و ديوار را رنگ عزا مى دادند،تا هماهنگ با محتواى
تعزيه و شبيه خوانى باشد.شمايل نگارانى هم همواره بوده اند كه ذوق و هنر خويش را در راه
ابا عبد الله «ع »وموضوعات دينى مربوط به ائمه وقف مى كردند.و كسانى با عنوان «پرده دار»به
مرثيه خوانى پاى اين شمايل و تصويرهاى مذهبى مى پرداختند.به آنان «شمايل
خوان »هم مى گفتند.تابلوهاى تصويرگران وقايع مذهبى،بر محور قصص قرآنى،جنگهاى
پيامبر وحضرت على «ع »،ثبت وقايع عاشورا،خروج مختار و...است.

شمر بن ذى الجوشن

از فرماندهان خشن و جنايتكار سپاه كوفه در حادثه كربلا و از قاتلان سيد الشهدا عليه السلام.
وى از طايفه بنى كلاب و از رؤساى هوازن،و مردى شجاع بود كه در جنگ صفين هم در لشكر
امير المؤمنين «ع »بود،سپس ساكن كوفه شد و به روايت حديث پرداخت.نامش «شرحبيل »و
كينه اش «ابو السابغه »بود.وى از فرماندهان سپاه عمر سعد در حادثه كربلا بود و پس از سستى
ابن سعد در برخورد قاطع با امام حسين «ع »
همراه با فرمانى از سوى ابن زياد به كربلا آمد كه اگر عمر سعد حاضر به انجام
ماموريت نباشد،وى آن را بر عهده گيرد.در كربلا،فرمانده جناح چپ ميدان بود.پس از
شهادت امام حسين «ع »،عبيد الله سر امام حسين را همراه او به شام نزد يزيد فرستاد.سپس
وى به كوفه بازگشت.وقتى قيام مختار در كوفه پيش آمد،شمر از كوفه بيرون رفت.مختار
غلام خويش را با گروهى به طلب او فرستاد.شمر غلام مختار را كشت و به «كلتانيه »از
قراى خوزستان رفت.

جمعى از سپاهيان مختار به سركردگى «ابو عمره »به جنگ او رفتند.
شمردر اين نبرد كشته شد و تن او را پيش سگان انداختند. (16) به نقلى ديگر،پس از خروج
مختار،دستگير و كشته شد. (17) نشستن او روى سينه امام حسين «ع »براى بريدن سر مطهر،
حمله به خيام اهل بيت،امان نامه آوردن براى عباس تا او را از امام جدا كند،از جنايات ديگر
اوست.مردى آبله روو بد سيرت و زشت صورت بود و زنازاده به حساب مى آمد.نامش در زيارت
عاشورا،همراه با لعنت آمده است «و لعن الله شمرا».امام حسين «ع »،سخن پرشور«ان لم يكن
لكم دين...»را هنگام هجوم شمر به سراپرده امامت و خيمه هاى اهل بيت فرمود. (18) در
آخرين لحظات حيات امام حسين «ع »هم كه آن حضرت بر زمين افتاده بود،باز عده اى را
تحريك كرد كه بر آن حضرت حمله آوردند. (19)

7-احقاق الحق،ج 11،ص 461.

8-اثبات الهداة،ج 5،ص 179.

9-بحار الانوار،ج 45،ص 204 به بعد،عبرات المصطفين،ج 2،ص 174.

10-اثبات الهداة،ج 5،ص 199،تاريخ الاسلام،ج 5،ص 15.

11-مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 55.

12-قاسم رسا.

13-الحسين فى طريقه الى الشهادة،ص 84.

14-مقتل الحسين،مقرم،ص 211 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب.

15-فرهنگ فارسى،معين.

16-فرهنگ فارسى،معين.بخش اعلام،معارف و معاريف،ج 3،ص 1344.

17-سفينة البحار،ج 1،ص 714.

18-مقاتل الطالبيين،ص 79.

19-ارشاد،ص 242.

/ 157