لا ارى الموت الا سعادة
اندر آنجا كه باطل امير است
اندر آنجا كه دين و مروت
راستى زندگى ناگوار است
زان شهيد سر از دست داده
جاودان آيد اين بانگ پر شور
آرى!آزادمردان بكوشند
بر ستمگر چون طوفان خروشند (1)
اندر آنجا كه حق سر به زير است
پايمال و زبون و اسير است
مرگ،بالاترين افتخار است
زان فداكار در خون فتاده
«لا ارى الموت الا سعاده »
بر ستمگر چون طوفان خروشند (1)
بر ستمگر چون طوفان خروشند (1)
اينگونه مردن،حيات جاودانى است و آنگونه زيستن،مرگى بصورت زندگى.سخن بالا،جمله اى
از خطبه حماسى و الهام بخش سيد الشهدا«ع »در روز عاشورااست كه خطاب به ياران خويش
فرمود و آغاز خطبه چنين است:«ان الدنيا قد تنكرت وتغيرت...»تا آنجا كه مى فرمايد:«الا
ترون ان الحق لا يعمل به و ان الباطل لا يتناهى عنه،ليرغب المؤمن فى لقاء الله،و انى لا ارى
الموت الا سعادة و الحياة مع الظالمين الا برما». (2)
اكنون كه ديده هيچ نبيند به غير ظلم
بايد ز جان گذشت،كزين زندگى چه سود؟
فلسفه بلندى كه سيد الشهدا«ع »در جمله ياد شده بيان كرده است،درس زندگى شرافتمندانه
و با عزت را مى آموزد و بدون آن باور متعالى،انسان براى «زنده ماندن »تن به هر ستم و خوارى
مى دهد.اگر عاشورا،مكتب آزادى است،در سايه همين تعاليم است.
لاحق
نام اسبى كه عبيد الله بن حر،هنگام ملاقات با سيد الشهدا«ع »به آن حضرت تقديم كرد،امامحسين نيز فرزندش على بن الحسين «ع »را بر آن سوار كرد. (3) معناى آن «از پى رونده،در
رسنده،رسيده،آنكه و آنچه در پى چيزى مى دود و به آن مى رسد»است.از اين رو به اسبهاى
تندرو هم «لاحق »مى گفتند.اين نام براى اسبهاى تنى چند از معروفان عرب نيز به كار رفته
است. (4)
لا يوم كيومك يا ابا عبد الله «ع »
اى ابا عبد الله!هيچ روزى همچون روز تو(عاشورا)نيست.مضمون سخنى اززينالعابدين «ع »است.روزى امام سجاد«ع »به پسر عباس «ع »نگاه كرد و گريست.ياد ازروز احد كرد
كه حمزه در آن كشته شد،سپس ياد از موته كرد كه جعفر بن ابى طالب آنجا به شهادت رسيد.
سپس فرمود:«لا يوم كيوم الحسين،ازدلف اليه ثلاثون الف رجل يزعمون انهم من هذه الامة
كل يتقرب الى الله عز و جل بدمه و هو بالله يذكرهم فلا يتعظون حتى قتلوه بغيا و ظلما و
عدوانا...»، (5) هيچ روزى چون روز حسين «ع »نيست
،كه سى هزار نفربر ضد او گرد آمدند كه
همه خود را از اين امت مى پنداشتند و همه با ريختن خون او به خدا تقرب مى جستند.او آنان
را به ياد خدا مى انداخت،اما آنان پند نمى گرفتند،تا آنكه اورا از روى ستم و تجاوز و دشمنى
كشتند.خداوند،«عباس »را رحمت كند كه ايثار كرد وامتحان داد و جان خويش را فداى
برادرش كرد...» (6) امام حسن مجتبى و امير المؤمنين «ع »
نيز خطاب به سيد الشهدا«ع »فرموده اند:«لا يوم كيومك يا ابا عبد الله » (7) گر چه همه
شهادتهاو مصيبتهاى اهل بيت پيامبر،سنگين و اندوهبار است،اما آنچه در كربلا گذشت،
بالاترين داغ و سوگ بود و هيچ حادثه اى به دلخراشى عاشورا و هيچ امامى و شهيدى به
مظلوميت ابا عبد الله «ع »و فرزندان او نيست.اين است كه از جمله فوق،بعنوان تسلاى
خاطرداغديدگان هم استفاده مى شود و اين توصيه ائمه است كه هر گاه مصيبتى براى شما
پيش آمد،از عاشورا و مصائب اهل بيت «ع »ياد كنيد،تا تحمل داغ بر شما آسان شود.مرثيه خوانان نيز،هر گاه از هر امامى روضه بخوانند،يا از هر مصيبت جانگدازى ياد كنند،در
پايان با نقل جمله بالا،گريز به كربلا مى زنند،كه بالاترين سوگهاست و بحق،با توجه به مصائب
اهل بيت در كربلا،هر غم و مصيبتى كوچك و قابل تحمل مى شود.
1-از شعر،«يا آزادگى،يا شهادت »،محمد حسين بهجتى(شفق)،بهار آزادى،ص 71.2-مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 68.3-الحسين و السنه،سيد عبد العزيز طباطبايى،ص 72،نقل از انساب الاشراف.4-لغت نامه،دهخدا.5-ناسخ التواريخ،ج 4،ص 73(به نقل از امالى صدوق)،بحار الانوار،ج 22،ص 274.6-معالى السبطين،ج 2،ص 10،مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 86.7-همان.