حسين منى و انا من حسين «ع » - فرهنگ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ عاشورا - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حسين منى و انا من حسين «ع »

حسين «ع »از من است و من از حسينم.حديثى كه رسول خدا«ص »فرموده است و دركتب
حديثى شيعه و اهل سنت آمده است،متن كامل آن چنين است:«حسين منى و انا من حسين
احب الله من احب حسينا و ابغض الله من ابغض حسينا،حسين سبط من الاسباط،لعن الله
قاتله » (35) اينگونه تعبير(من از اويم و او از من است)نشانه وحدت كامل فكرى،روحى،مرامى،
جسمى و خط مشى است و رسول خدا«ص »نيم قرن پيش از حادثه كربلا،خواسته قيام و
نهضت حسينى را تداوم راه خويش بداند و دشمنان سيد الشهدا را كه دست خود را به خون او
آلودند
،دشمنان و قاتلان خود به حساب آورد،چرا كه خشم و رضا وجنگ و صلح و يارى يا جفا
بر حسين «ع »،همسان با خشم و رضا و جنگ و صلح و يارى و جفا بر پيامبر خداست،چرا كه
اين دو،يك جان در دو بدن و يك فكر و مرام،در دوزمانند. (36) اين گونه بيان همبستگى كامل،
ترسيم كننده خط صحيح حركت اجتماعى و دينى و مبارزاتى و سياسى در طول تاريخ است.
چنين نيست كه از هم بودن اين دو حجت الهى،تنها پيوند جسمى و از نسل پيامبر بود
حسين «ع »را بگويد،بلكه عمده ترين مفهوم،هم خطى آن دوست.

مفهوم بلند ديگرى كه در اين حديث نهفته،آن است كه وجود پيامبر«ع »و آيين ومكتب او در
وجود ابا عبد الله «ع »تداوم يافته است،آن هم نه تنها تداوم جسمى،بلكه نگهبان دين
پيامبر«ص »،امام حسين است و قيام و شهادت او سبب بقاى دين رسول خداست.سخن،تنها
بار عاطفى ندارد،بلكه بيانگر يك حقيقت اجتماعى و تاريخى است.

اگر كه دين مصطفى هنوز در جهان به پاست
از آن سر بريده تو هست و از نواى تو
احياگر دين پيامبر،نهضت حسينى بود.خود ابا عبد الله «ع »در خطبه اى كه فلسفه و
قيام خويش را بيان كرد،اشاره فرمود كه هدف،حركت در مسير سيره پيامبر و على «ع »و امر
به معروف و نهى از منكر است و اينگونه است كه انحرافها زدوده شده و دين استوار و پا بر
جامى ماند.اينكه گفته اند:«ان الاسلام محمدى الحدوث،حسينى البقاء»اشاره به
همين احياگرى دين پيامبر در سايه قيام عاشوراست،يعنى پيدايش اسلام،محمدى است و
بقاى آن،حسينى!




  • گر جز به كشتنم نشود دين حق بلند
    اى تيغها،بياييد بر فرق من فرود



  • اى تيغها،بياييد بر فرق من فرود
    اى تيغها،بياييد بر فرق من فرود



اين نكته در شعرى كه از زبان حسين بن على «ع »سروده شده است(و حديث و شعرامام
نيست)اينگونه مطرح شده است:




  • ان كان دين محمد لم يستقم
    الا بقتلى يا سيوف خذينى (37)



  • الا بقتلى يا سيوف خذينى (37)
    الا بقتلى يا سيوف خذينى (37)



اگر دين محمد«ص »جز با كشته شدن من استوار نمى شود،پس اى شمشيرها مرادريابيد!به
تعبير امام خمينى «ره »:«با زنده نگه داشتن او اسلام زنده مى شود.«انا من حسين »،كه
وايت شده است كه پيغمبر فرموده است،اين معنايش،معنا اين است كه حسين مال من است،و
من هم از او زنده مى شوم.» (38)

حسين،وارث آدم

نام كتابى از دكتر على شريعتى در باره سيد الشهدا«ع »،كه به تحليل دو جريان هابيلى
وقابيلى در تاريخ انسان پرداخته و حسين «ع »را مظهر مظلوميت جناح هابيل معرفى
كرده است.اين نام،از فقره اى از زيارت وارث و زيارتنامه هاى ديگر بر گرفته شده است
كه مى فرمايد:«السلام عليك يا وارث آدم صفوة الله »و وراثت عاشورا از را جبهه تاريخى مبارزه
حق با باطل مى رساند.

حسينى

منسوب به حسين «ع »،هر چه كه نوعى انتساب،ارتباط و شباهت با حسين «ع »داشته باشد.اين
پيوند و نسبت،هم نسبى و نژادى مى تواند باشد،مثل آنان كه از نسل و فرزندان اويند
و«سادات حسينى »محسوب مى شوند،هم كسانى كه در فكر،ايده و مرام همچون حسين «ع »اند.
با اين حساب،حسينيان همه كسانى مى شوند كه رهرو راه خونين عاشورا وانقلاب اويند،
همچنان كه عاشورائيان و كربلائيان نيز پيروان مكتب خون و حماسه سيد
الشهدا«ع »محسوب مى شوند.

هر چيز ديگرى هم كه ويژگيهاى خصلتى و روحى وفكرى و
حماسى حسين «ع »را داشته باشد،عنوان حسينى به خود مى گيرد،مانند:شورحسينى،خط
حسينى،نواى حسينى،عشق حسينى،نهضت حسينى،راه حسينى،انقلاب حسينى،حماسه
حسينى،گاهى هم تنها نسبت به شخص آن حضرت داده مى شود،مثل:

حرم حسينى،كربلاى حسينى،عاشوراى حسينى،عزاى حسينى.پس ياء نسبت و كلمه مضاف
به حسينى،يا اضافه تخصيصى است،مثلا حماسه حسينى و كربلاى حسينى يعنى حماسه
حسين و كربلاى حسين «ع »،يا اضافه بيانى و توضيحى است كه نوعى شباهت وهمگونى را
مى رساند.مثل شور حسينى،يعنى شور و حماسه اى كه همچون شور آن حضرت،برخوردار از
حماسه و عزت و خروش است.



35-احقاق الحق،قاضى نور الله تسترى،ج 11 ص 265،بحار الانوار،ج 43 ص 261،تاريخ
الاسلام،ذهبى،ج 5،ص 97.

36-به مقاله ارزشمند«حسين منى و انا من حسين »از:محمد باقر بهبودى در«يادنامه علامه
امينى »،مقاله چهاردهم،ص 305 مراجعه كنيد.

37-اين شعر،بيتى از قصيده بلند شاعر و خطيب كربلايى،مرحوم شيخ محسن ابو الحب(م
1305)است و آنچه مشهور است كه از سروده هاى سيد الشهداست،بى اصل است.ر.ك:«تراث
كربلا»،سلمان هادى طعمه،ص 86

38-صحيفه نور،ج 13 ص 158.

/ 157