عراقين - فرهنگ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ عاشورا - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عراقين

تثنيه عراق است،دو عراق.عراق عرب و عراق عجم را با هم در برخى اصطلاحهاعراقين
گفته اند.همچنين عراقين به كوفه و بصره هم گفته شده است.عبيد الله بن زياد(كه فاجعه
كربلا را آفريد)پيش از امارت بر كوفه،حاكم بصره بود و با نظر يزيد،با حفظسمت به امارت
كوفه هم گماشته شد تا نهضت مسلم بن عقيل را فرونشاند و ياران سيد الشهدا«ع »را سركوب
كند.به همين جهت او را«حاكم العراقين »مى گفتند.

عروسى قاسم

آنچه بعنوان عروسى قاسم و آراستن حجله براى او در كربلا مطرح است،واقعيت وسند ندارد،
ولى از منابع ضعيف به اذهان عوام راه يافته و بر ناكامى نوجوان امام مجتبى «ع » مى سوزند و مى گريند و در شبيه خوانى و تعزيه ها هم حجله براى قاسم نوداماد مى آرايند. از تحريفهاى عاشوراست.آنچه در برخى منابع آمده،چيزى ساده تر از عروسى است.

عروة بن بطان ثعلبى

از جنايتكاران كربلا.وى به اتفاق جانى ديگرى به نام زيد بن رقاد تغلبى،روز عاشورايكى از
ياران حسين بن على «ع »را به نام «سويد بن مطاع »به شهادت رساندند.

عروة بن قيس احمس

اين ملعون،فرمانده اسب سواران سپاه عمر سعد در كربلا بود.

عريف

عنوان بزرگ و نماينده يك قبيله،كه رابط آن با حكومت و مسؤول رسيدگى به آنان بود. (10) در
كوفه براى درهم شكستن نهضت مسلم بن عقيل،از عنوان و نفوذ عريفها براى فرونشاندن
انقلاب،استفاده مى شد.طبقات موجود در كوفه،به واحدهاى كوچكتر تقسيم مى شد و
شخصى از هر گروه بعنوان سر پرست توزيع(حقوق)بر گزيده مى شد.اين گروهها«عرافه »و
شخصى كه مسؤول آن بود«عريف »ناميده مى شد... (11) ابن زياد،عريفهارا مسؤول هر گونه
اغتشاش دانست،كه امكان داشت
در عرافه آنها رخ دهد و تهديد كردكه اگر عريفى چيزى از
ابن زياد پنهان كند،مصلوب خواهد شد و تمام عرافه ها از دريافت حقوق محروم خواهند گشت.
بيانيه ابن زياد،كه انتشار آن،جوى از رعب ايجاد كرد،شامل بندهاى زير بود: (12)

1-عريفان،كسانى را كه مخالف بنى اميه اند،از جمله حروريه و خوارج راسرشمارى كنند.

2-عريفان،ليستى از اسامى و عملكردها را گزارش دهند.

3-نسبت به آنان كه تمايل به مسلم بن عقيل دارند،شديدا مراقب باشند.

4-هر عريفى كه در حيطه عرافت او كسانى يافت شوند كه به حكومت يزيد دل نسپرده باشند،
محكوم به اعدام در مقابل در خانه اش است.

5-هر عريفى كه نام كسى را ننوشت،بايد تعهد بسپارد كه افراد او مخالفت نكنند ودست به
هيچ كار موجب آشوب در دولت نزنند.عريفان هم بشدت،بندهاى اين بيانيه را به اجرا
گذاشتند. (13)

عزاخانه

ماتم خانه،خانه اى كه در آن عزا برپا كنند،ماتم سرا،مصيبت سرا. (14) به حسينيه و تكيه اى هم
كه در آن،عزادارى حسينى برگزار مى شود،عزاخانه حسينى گفته مى شود.

عزادارى

برپا داشتن مراسمى به ياد سيد الشهدا«ع »در ايام مختلف،بويژه دهه محرم و روزعاشورا.اين
عمل،كه زنده نگهداشتن هدف حسينى و فرهنگ عاشوراست،مورد تشويق بسيار اولياء دين
است و خود معصومين،در راه اقامه عزاى حسينى،مى كوشيدند. (15) زيراعزادارى،بصورت گريه،
برپايى مجالس ذكر،سرودن مرثيه،گرياندن،نوحه خوانى و...

احياء خط ائمه و تبيين مظلوميت آنان است.امام باقر«ع »در زمينه برپايى عزا در خانه هابراى
امام حسين «ع »مى فرمايد:«ثم ليندب الحسين و يبكيه و يامر من فى داره بالبكاء عليه و يقيم
عليه و يقيم فى داره مصيبته باظهار الجزع عليه و يتلاقون بالبكاء بعضهم بعضا فى البيوت و
ليعز بعضهم بعضا بمصاب الحسين.» (16) (به كسانى كه روز عاشورا نمى توانند به زيارت آن
حضرت بروند اينگونه دستور مى دهند)بر حسين «ع »،ندبه و عزادارى و گريه كند و به اهل
خانه خود دستور دهد كه بر او بگريند و در خانه اش با اظهار گريه و ناله برحسين «ع »،مراسم
عزادارى برپا كنند و يكديگر را با گريه و تعزيت و تسليت گويى درسوگ حسين عليه السلام در
خانه هايشان ملاقات كنند.

سنت عزادارى،با برخوردارى از عشق و محبتى كه از امام حسين «ع »در دلها بوده وهست،
تبديل به يك برنامه گسترده و مردمى و مقدس شده است و هرگز سستى وخاموشى ندارد و
به بركت آن،اقشار بسيارى با امام حسين «ع »و دين و فرهنگ عاشوراآشنا مى شوند.فراز و
نشيبهاى زيادى بر سوگوارى بر خامس آل عبا گذشته است و هر گاه كه شيعيان،قدرت و
حكومتى يافته اند،در ترويج و توسعه آن كوشيده اند.«در زمان پادشاهى آل بويه،در دهه اول
محرم،شيعيان به عزادارى حضرت سيد الشهدا قيام نمودند
...معز الدوله،اولين كسى است كه
فرمان داد كه مردم بغداد در دهه اول محرم،سياه بپوشند و بازارها را سياهپوش كنند و به
مراسم تعزيه دارى حضرت سيد الشهدا قيام نمايند.بستن دكانها و منع طباخى و تعطيل
عمومى در روز عاشورا از طرف معز الدوله ديلمى در شهر بغداد به عمل آمد و تا اوايل
لطنت سلسله سلجوقى در آن شهر معمول بود.اين مراسم تا انقراض دولت ديالمه در تمام
كشورهاى اسلامى قلمرو آنها مرسوم وبرقرار بوده است.» (17) رمز جاودانگى نهضت حسينى نيز
همين احيا و زنده نگهداشتن و تعظيم شعائر بوده است.امام خمينى «قدس سره »فرمود:«الان
هزار و چهار صد سال است
كه با اين منبرها،بااين روضه ها و با اين مصيبتها و با اين سينه
زنيها،ما را حفظ كرده اند،تا حالا آورده انداسلام را...هر مكتبى تا پايش سينه زن نباشد،تا پايش
گريه كن نباشد،تا پايش سر و سينه زن نباشد،حفظ نمى شود...ما بايد براى يك شهيدى كه از
دستمان مى رود،علم بپا كنيم،نوحه خوانى كنيم،گريه كنيم،فرياد كنيم...». (18)


برپايى عزا براى
سيد الشهدا،نوعى اعتراض به ظالمان و حمايت از مظلوم است.اشگ ريختن در سوگ ابا عبد
الله «ع »،عامل تقويت حس عدالتخواهى و انتقامجويى از ستمگران و زمينه سازى براى تجمع
نيروهاى پيروحسين «ع »در خط دفاع از حق است.عزادارى براى شهيد،انتقال
فرهنگ «شهادت »به نسلهاى آينده است
.به تعبير شهيد مطهرى:«در شرايط خشن يزيدى،در
حزب حسينيهاشركت كردن و تظاهر به گريه كردن بر شهدا،نوعى اعلام وابسته بودن به
گروه اهل حق واعلان جنگ با گروه باطل و در حقيقت،نوعى از خود گذشتگى است.اينجاست
كه عزادارى حسين بن على «ع »يك حركت است،يك موج است،يك مبارزه اجتماعى است.» (19)
عزادارى،سبب مى شود كه شور و عاطفه،از شعور و شناخت برخوردار گردد وايمان را در ذهن
جامعه هوادار،زنده نگهدارد و«مكتب عاشورا»بعنوان يك فكر سازنده و حادثه الهام بخش،
همواره تاثير خود را حفظ كند.

عزادارى،احياء خط خون و شهادت و رساندن صداى مظلوميت
آل على به گوش تاريخ است.عزاداران حسينى،پروانگانى شيفته نورند كه شمع محفل آراى
خويش را يافته،از شعله شمع،پيراهن عشق پوشيده اندو آماده جان باختن و پر سوختن و فدا
شدن اند.نقش عزادارى در حفظ فرهنگ عاشورامهم است.

عميقترين پيوندها را از طريق
آميختگى عقل و عشق و برهان و عاطفه كه دركربلا تجسم يافته است،انتقال مى دهد.هم بر
مظلوميت امام گريه مى شود و هم در سايه آن هدف امام حسين از نهضت و حركت،شناخته
مى شود.روضه هاى خانگى و دسته هاى عزادارى و هيئتهاى زنجير زنى،پوشيدن لباس مشكى
و پرچم به دست گرفتن و شربت وآب دادن و تلاش در بر پايى مجالس و نوحه خوانى و سينه
زنى و...هر يك به نوعى سربازگيرى جبهه حسينى است و اين پيوند قلبى را عمق و غنا
مى بخشد.

10-در تاج العروس درباره عريف آمده است:هو القائم بامر القبيلة و الجماعة من الناس يلى
امورهم و يتعرف الاميرمنهم احوالهم.

11-تشيع در مسير تاريخ،سيد حسن جعفرى،ص 99.

12-همان،ص 165.

13-مع الحسين فى نهضته،اسد حيدر،ص 97.

14-لغت نامه،دهخدا.

15-تاريخچه عزادارى حسينى،ترجمه «تاريخ النياحة على الامام الشهيد»از سيد صالح
الشهرستانى.

16-كامل الزيارات،ص 175.كتاب «زفرات الثقلين فى ماتم الحسين »،محمد باقر محمودى،
چند جلد،به مساله گريه كردن اولياء خدا بر آن حضرت پرداخته و نيز مجموعه اى از مرثيه ها
در سوگ سيد الشهدا«ع »را آورده است.

17-موسيقى مذهبى ايران،حسن مشحون،ص 4.

18-صحيفه نور،ج 8،ص 69 و 70.

19-نهضتهاى اسلامى صد ساله اخير،شهيد مرتضى مطهرى،ص 89.

/ 157