معرفت و فضيلت را يكى مى داند و مدعى هستند هر كس مرتكب بدى شود از اين سبب است كه نيكى را نمى شناسد به عبارتى ديگر اخلاق را وابسته به دانش بشر مى داند مخالفان اين نظريه مى گويند عمل اخلاقى وابسته به دانش نيست بلكه ناشى از دواعى و عادات است چه بسا كسانى كه نيكى را مى شناسند ولى بدى مى كنند در عهد قديم ارسطو در همين باره به افلاطون تاخت و متذكر شد كه اخلاق براى خود فنى است مانند فن طبابت وقتى فايده دارد كه مورد استفاده علمى قرار گيرد همچنان كه پزشكى كه مشغول طبابت است با مردى كه نظرا" دردها و درمان ها را مى شناسد برابر نيست علم به نظريات اخلاقى نيز با عمل اخلاقى تفاوت دارد 35 درست است كه علم و دانش بشر در شناخت فضائل و رذائل كمك مى كند ليكن آنچه كه بشريت را از فساد و فحشاء و منكرات نگه مى دارد علم و دانش نيست بلكه ايدئولوژى و مكتب است مذهب و ديانت ، مى تواند بيسواد و باسواد را از ضد فضيلت و ارزش حفظ نمايد تعهد اخلاقى و دينى وابسته به سواد و دانش بشر نيست هر چند علم در شناخت بدى ها و خوبى ها كمك آدمى است امام على عليه السلام فرمود رب العالم قد قتله جهله و علمه معه لاينفه 36 چه بسا عالمى كه رفتار جاهلانه و كارهاى خلاف علمش مايه هلاكت او شده و دانائيش به وى نفع نرسانده است
عقل، عامل مؤ ثرى در پيشرفت كارهاى اخلاقى است ارسطو مى گويد فضيلت انسان اين است كه وظيفه خود داند فعاليت نفس را با موافقت عقل به بهترين وجه انجام دهد اگر چنين كرد سعيد و خوشبخت خواهد بود علم اخلاق عبارت است از اينكه بدانيم براى آنكه فعاليت نفس به موافقت عقل انجام گيرد در احوال و موارد مختلف عمل ايشان چه بايد باشد يعنى چه وقت در چه مورد و چگونه عمل شود و نسبت به كه و براى چه عمل كند؟ روح انسان داراى دو جنبه است عقلانى و غير عقلانى ، عقلانى جنبه انسانيت است و غير عقلانى نيز دو جنبه دارد ،يك نفس نباتى يعنى قوه ناميه و ديگرى نفس حيوانى كه بر حسب طبع داراى شهوت ، غضب ،و ديگرى است تمايلات غريزه آدمى را به عمل وامى دارد و اگر اعمال او با موافقت جنبه عقلانى واقع شود فضيلت است و اين نوع فضيلت را فضيلت انسانى يا اخلاقى گوئيم بنابراين دين و آئين الهى همين را گواهى مى دهد، عقل و خرد برترين راهنما و هدايت به سوى فضائل انسانى و اجتناب از هر گونه رذائل و مفاسد اخلاقى مى باشد
ابوجعفر امام باقر ع فرمود اذا قام قائمنا وضع الله يده على رئوس العباد فجمع بها عقولهم وكملت به احلامهم وقتى قائم ما قيام مى كند خداوند دست رحمت خود را بر سر مردم مى كشد بدين وسيله نيروى خرد و عقل آنان را به هم پيوند مى دهد و از اين راه عقلشان به كمال نهائى خود مى رسد از آنچه در اين فصل به نظرتان مى رسد اخلاق از ديدگاه قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت است اميد است مورد عمل و بهره ورى همه شيفتگان حضرت مهدى موعود امام عصر حجه ابن الحسن العسگرى عج قرار بگيرد و عنايات حضرت بقيه الله الاعظم شامل حال همه ما پيروان آن حضرت قرار گيرد
اخلاق چون رزق تقسيم شده است
امام صادق ع فرمود آن الله تبارك و تعالى قسم بينكم اخلاقكم كما قسم بينكم ارزاقكم براستى خداى تبارك و تعالى اخلاق را ميان شما قسمت كرده است چنانكه روزى شما را ميان شما تقسيم نموده است يعنى اخلاق در ازدياد روزى نقش مؤ ثرى دارد
اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود بسعه الاخلاق كيمياء الارزاق اخلاق نيكو و هر چه بيشتر و بهتر آن همچون كيمياى رزق و روزى است
اذا بلغ المرء من الدنيا فوق قدره تنكرت اخلاقه چون انسان بيش از اندازه قدر و منزلت خود از دنيا برخوردار گردد اخلاقش فاسد و زشت مى گردد قران مى فرمايد آن الانسان ليطغى آن راه استغنى انسان هر آينه طغيان مى كند اگر مالدار و متمكن گردد
در اخلاق از نظر بذل و بخشش از همه برتر باش