راغـب نـيـز در مـفردات مى گويد: تحريف الكلام , يعنى سخنى را كه دو احتمال دارد تنها به يك احتمال حمل كنى , گرچه برخلاف اراده و منظور صاحب سخن باشد.طـبـرسـى در ذيل آيه مورد بحث مى نويسد: يحرفون الكلم عن مواضعه , يعنى كلمات خدا را به غير آن چـه نـازل شـده تـفـسـير مى كنند و صفات پيامبر (ص) را ـكه در كتابهايشان آمده ـ تغيير مى دهند.
بنابراين , تحريف در دو امر صورت گرفته : يكى سوء تاويل و بد تفسيرنمودن و ديگرى تغيير آن چه هـسـت , هـمـان طـور كـه در آيه 78 سوره آل عمران مى خوانيم : ويقولون هو من عندالله وما هو من عـنـداللّه ويـقولون على الله الكذب وهم يعلمون, مى گويند: آن از نزد خداست با اين كه از طرف خدا نيست و به خدا دروغ مى بندند با اين كه مى دانند ((12)) .
شـعـرانـى مـى گـويـد: مـنـظور از مواضعه معانى و مفاهيم الفاظ است , يعنى الفاظ را بر معانى ظاهرشان تفسير نمى كنند, بلكه آن را به وجوه بعيدى حمل مى كنند ((13)) .در روايـات مـعـصومين للّه نيز همين معنى به چشم مى خورد .
امام باقر(ع) در نامه اى به سعدالخير مـى فـرمـايـد: يكى از شيوه هاى آنان در پشت سرانداختن كتاب و بى اعتنايى به آن , چنين بود كه حـروف و الـفـاظ آن را بـه خـوبـى برپا مى داشتند, ولى حدود و مضامين آن را تحريف مى كردند.
درنـتـيجه , كتاب را روايت و تلاوت مى نمودند, اما آن را به كار نمى بستند, جاهلان از اين كه آنان كـتـاب را حـفـظ و روايـت كـرده خـشـنود مى شدند و عمل نكردن آنان به كتاب خدا, دانايان را اندوهگين مى ساخت ((14)) .
درحـقـيـقـت , آنـهـا عـبـارات و الفاظ را به خوبى محافظت مى كردند اما آن را بد تاويل و تفسير مى نمودند و محتواى آن را به كار نمى بستند.در روايـت ديگرى از همان امام مى خوانيم : ورجل قرا القران فحفظ حروفه وضيع حدوده ((15)) , و شـخـصـى كـه قرآن مى خواند و حروف و الفاظش را حفظمى كند, اما حدود و معانى آن را ضايع مى سازد.
[تا اين جا مفهوم لغوى تحريف روشن شد اكنون به مفهوم اصطلاحى آن مى پردازيم ].
تحريف در اصطلاح هفت گونه است :
1ـ تـحريف معنوى , يعنى تفسير و معنايى براى لفظ بگوييم كه ذاتا بر آن دلالت ندارد, نه براى آن مـعنا وضع شده و نه قرائن و شواهدى بر آن گواهى مى دهد و آن را تفسير به راى مى گويند و در شرع مقدس شديدا از آن نهى شده است .
پيامبر خدا (ص) مى فرمايد: من فسر القران برايه فليتبوا مقعده من النهار ((16)) , هركس قرآن را به راى و نظر خود تفسيركند بايد جايگاه خويش را در آتش برگزيند.مـنظور روايت اين است كه شخص , راى و نظريه اى دارد و به دنبال قرآن مى رود تا شاهد و آيه اى مناسب آن بيابد و راى خود را تفسير آن قراردهد .و اين مفهوم , به معنى لغوي تحريف نزديك است و در قرآن هرجا ماده تحريف به كار رفته به همين معنا مى باشد.
2ـ تـحريف موضعى , يعنى آيه يا سوره برخلاف ترتيب نزول , در قرآن ثبت شود .اين مساله در آيات , بسيار كم است , ولى سوره ها معمولا به ترتيب نزول ثبت نشده اند ((17)) .
3ـ تـحـريف در قرائت , يعنى كلمه اى برخلاف قرائت شناخته شده بين مسلمين , قرائت شود مانند بيشتر اجتهادات قراء در قرائتهايشان كه سابقه اى در صدر اسلام نداشته است .