مصونیت قرآن از تحریف

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

نسخه متنی -صفحه : 124/ 64
نمايش فراداده

سيبويه در باب آنچه براى تعظيم و مدح منصوب مى گردد مى گويد:

بـرخى عربها مى گويند: الحمدلله رب العالمين ـبه نصب رب ((346)) ـ, پس نظر يونس را در اين باره جوياشدم .

پاسخ داد: اين تلفظ عربى و درست است ((347)) .

و مانند آن است آيه162 سوره نساء كه المقيمين منصوب گشته با اين كه مى توانست مثل بقيه ـبه طور يكنواخت ـ مرفوع باشد.

اما الموتون بعد از آن , به جهت ابتدا و استيناف مرفوع گشته است .

آن گـاه مـثـالـهاى متعددى ذكرمى كند از جمله آيه177 سوره بقره والموفون بعهدهم اذا عاهدوا والـصـابـريـنـ فـى الـبـاساء والضراء وحين الباس ((348)) كه الصابرين براى مدح و ستايش منصوب گشته است ـهرچند اگر به عنوان عطف يا استيناف مرفوع هم مى شد زيبا بود.

در قـسمت ديگرى مى گويد: خليل معتقد است كه متكلم , در اين گونه موارد نمى خواهد مطلب مـجـهول يا ناگفته اى را بازگو نمايد, چراكه مخاطبانش هم به آنچه او مى گويد آگاهى دارند, لـذا بـا مـدح و سـتـايـش , از آن مـسـالـه يـادمـى كـنـد, گـويـا مـى گويد: اذكر اهل ذاك, واذكر الـمقيمين ((349)) , اهل اين امور را يادمى كنم , نمازگزاران را يادمى كنم گرچه اين فعل (اذكر) هيچ گاه آشكار نمى شود.

ايـن عبارات مانند آن است كه فردى سرشناس به عنوان افتخار و مباهات ـمخصوصاـ اسم طايفه خـود را بـبـرد و بـگـويـد: انـا بـنـى ((350)) فـلان نفعل كذا, ما فرزندان فلان , اين كارها را انجام مى دهيم ((351)) .

سـيـدمـرتـضى علم الهدى درباره نصب الصابرين در آيه 177 سوره بقره مى نويسد: به دليل مدح و سـتـايش , نصب گرفته , زيرا شيوه سخنوران اين است كه هرگاه بخواهند موضوعى را با صفات و ويژگيهاى متعدد توصيف كنند بين آنهابه صورت مدح يا ذم جمله معترضه اى مى آورند تا ممدوح يا مذموم را جداگانه مشخص سازند, درنتيجه , اعراب همه كلمات , يكنواخت نخواهدبود ((352)) .

د) آيه دهم سوره منافقون وانـفقوا من ما رزقناكم من قبل ان ياتي احدكم الموت فيقول رب لولا اخرتنى الى اجل قريب فاصدق واكن من الصالحين. ((353)) قراء سبعه ـبه جز ابوعمروـ اكن قرائت كرده اند چون عطف شده به محل اصدق كه بـه عـنـوان جـواب تـمـنى مجزوم است , زيرا معنايش اين است كه اگر مرگ مرا به تاخير اندازى صـدقـه داده و از صالحان خواهم شد .

ولى ابوعمرو, به نصب [واكون] خوانده كه عطف شده به لفظ فاصدق كه به اضمار ان منصوب گشته است .

ايـن سـخن بزرگان ادب و تفسير, همانند مكى بن ابى طالب , زمخشرى و ديگران است و كتابهاى نـحـو هـمـگـى شـهادت مى دهند كه هرگاه جواب تمنى بعد از فاء باشد معطوف بر آن مى تواند مـنـصـوب يا مجزوم باشد .

آرى ! قرآن بر اساس شيوه هاى زيباى ادب رفيع , پايه ريزى شده , اما چه بايد كرد كه شبكور, شبانگاه چشم باز مى كند! 19ـ سوره ساختگى ولايت ! يـكى از بافته هاى عوامانه و بسيار پيش پاافتاده , عباراتى است كه نويسنده كتاب دبستان المذاهب به يك گروه ناشناس شيعه كه به پندار خام او آنها معتقد به تحريفند نسبت داده , مى نويسد: برخى شـيـعـيـان مـى گـويـند, عثمان مصحفها را سوزاند و سوره هايى كه در فضيلت اهل بيت للّه نازل شده بود از جمله سوره زير را ساقطكرد.

بـعد از بسم اللّه ياايها الذين آمنوا آمنوا بالنورين انزلناهما يتلوان عليكم آياتى ويحذرانكم عذاب يوم عـظـيم ب ان الذين يوفون بعهداللّه ورسوله فى آيات لهم جنات النعيم .

واصطفى من الملائكة والرسل وجـعـل مـن الـمـومـنـين اولئك فى خلقه يفعل اللّه مايشاء قد خسر الذين كانوا عن اياتى وحكمى مـعـروضـون .

وان عليا من المتيقن ب يا ايها الرسول قدانزلنا اليك آيات بينات فيها من يتوفاه مومنا ومـن يتوليه من بعدك يظهرون ب ولقد آتيناك بك الحكم كالذين من قبلك من المرسلين .

وجعلنا لـك مـنـهـم وصـيا لعلهم يرجعون .

ان عليا قانتا بالليل ساجدا يحذر الاخرة ويرجو ثواب ربه .

قل هل يـستوى الذين ظلموا وهم بعذابى يعلمون ((354), اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به دو نور ايمان بياوريد .

آن دو را نازل كرديم كه آياتم را بر شما بخوانند و شما را از عذاب روزى بزرگ برحذر دارند بـنان كه به عهد خدا و پيامبرش وفا مى كنند در آياتى برايشان بهشتهاى نعمت است و برگزيد از فرشتگان و پيامبران و قرارداد از مومنان , آنان را در خلقش .

خدا هرچه بخواهد مى كند.زيـان كردند آنها كه از آيات و حكم من دور گردانده شدند .و على از متقيان است ب اى پيامبر! ما به سوى تو آياتى روشن نازل كرديم كه در آن است , هركس او را در حال ايمان دريابد و هركس ولايت او را بـپذيرد بعد از تو نمايان مى شوندب و تو را به تو حكم داديم , همانند كسانى كه پيش از تو بودند از پـيـامـبـران .