امام(عليه السلام) مطلب فوق را در پاسخ به اين پرسش كه آيا در مسائل اختلافى كه نياز به داورى دارد، مى توان به سلطان و يا قُضات منصوب از جانب ايشان رجوع كرد، بيان مى كنند و اين عمل (مراجعه به قضات حكومتى) را رجوع به طاغوت دانسته، به شدّت منع مى كنند و مى فرمايند:«در اين گونه موارد، بايد به شخصى كه عالم دينى است مراجعه كنيد و من او را حاكم [ برشما ] قرار داده ام.» اين حكم امام گرچه در دوران حضور صادر شده است، به طريق اولى شامل دوران غيبت نيز مى شود; چراكه وقتى امام صادق(عليه السلام) عالمان را در عصر حضور حاكم قرار داده است، در دوران غيبت به اين نيابت نياز بيشترى است.
امام عصر(عج) در پاسخ به نامه يكى از پيروان خود، درباره وظيفه مؤمنان در حوادثى كه پيش مى آيد، مى فرمايند:
امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا فانّهم حجّتى عليكم و انا حجة الله; در حوادثى كه واقع مى شود، به راويان احاديث ما مراجعه كنيد; چراكه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا. (1) جاى ترديد نيست كه سؤال راوى از امام (عج) درباره مرجع مسائل شرعى و جزئى نيست; زيرا همه مى دانند كه بايد مسائل شرعى خود را از عالمان دينى بپرسند و در مقام فهم حكم خدا به آنان رجوع كنند. چاره اى نمى ماند جز اين كه بپذيريم سؤال در باره سرپرستى و رهبرى امت است. و منظور از «حوادث واقعه» كه در اين روايت آمده، مسائل و احكام شرعيه نيست. نويسنده [ نامه ] نمى خواهد بپرسد درباره مسائل تازه اى كه براى ما رخ مى دهد، چه كنيم. چون اين موضوع جزء واضحات مذهب شيعه بوده است و روايات متواتر دارد كه در مسائل بايد به فقها رجوع كنند. در زمان ائمه(عليهم السلام) هم به فقها رجوع مى كردند و از آنان مى پرسيدند. كسى كه در زمان حضرت صاحب ـ سلام الله عليه ـ باشد و با نوّاب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنويسد و جواب دريافت كند، به اين موضوع توجه دارد كه در فراگرفتن مسائل به چه اشخاصى بايد رجوع كند.
منظور از «حوادث واقعه»، پيشامدهاى اجتماعى و گرفتارى هايى بوده كه براى مردم و مسلمين روى مى داده است و به طور كلى و سربسته سؤال كرده: اكنون كه دست ما به شما نمى رسد، در پيشامدهاى اجتماعى بايد چه كنيم، [ و ] وظيفه چيست؟ (2)
1. شيخ صدوق، اكمال الدين و اتمام النعمة ، ج 2، ص 844. 2. امام خمينى، ولايت فقيه ، ص 68.