سپیده امید

سید حسین اسحاقی

نسخه متنی -صفحه : 180/ 128
نمايش فراداده


  • دوباره پاك كردم و به روى رف گذاشتم پنجره بى قرار تو، كوچه در انتظار تو شب به سحر رسانده‏ام، ديده به ره نشانده‏ام اين دل صاف، كم كمك شده‏ست سطحى از ترك آه! شكسته‏تر مخواه آينه شكسته را(1)

  • آينه قديمى غبار غم نشسته را تا كه كند نثار تو، لاله دسته دسته را گوش به زنگ مانده‏ام، جمعه عهد بسته را آه! شكسته‏تر مخواه آينه شكسته را(1) آه! شكسته‏تر مخواه آينه شكسته را(1)

چشم به راه


  • به تماشاى طلوع تو، جهان چشم به راه به تماشاى تو اى نور دل هستى، هست رخ زيباى تو را، ياسمن آيينه به دست در شبستان شهود اشك فشان دوخته‏اند ديدمش فرشى از ابريشم خون مىگسترد نازنينا! نفسى اسب تجلّى زين كن كه زمين، گوش به زنگ‏ست و زمان چشم به راه

  • به اميد قدمت، كون و مكان چشم به راه آسمان، كاهكشان كاهكشان چشم به راه قد رعناى تو را سرو جوان چشم به راه همه شب تا به سحر خلوتيان چشم به راه در سراپرده چشمان خود آن چشم به راه! كه زمين، گوش به زنگ‏ست و زمان چشم به راه كه زمين، گوش به زنگ‏ست و زمان چشم به راه

(1). ثابت محمودى (سهيل).