انجام دهد . امّا اگر گذشته از بازدارندگى ، وا دارنده نيز باشد ، در آن صورت ، مىتوان براى انجامدادن كارهاى شايستهاى كه احتمال ترك آنها مىرود نيز از حيا استفاده نمود . بنا بر اين ، سؤال اين است كه مثلاً اگر كسى در انجام دادن واجبات خود كوتاهى مىكند ( نماز نمىخواند ، روزه نمىگيرد و ... ) آيا مىتوان براى وا داشتن او به انجام دادن واجبات ، از حيا استفاده كرد ؟ آيا حيا ، قلمرو طاعت را نيز شامل مىشود و يا فقط مخصوص قلمرو معصيت است ؟
اگر روايات معصومان عليهمالسلام را با اين پرسش مورد مطالعه قرار دهيم ، مىبينيم كه حيا ، هم به عنوان عامل بازدارنده معرّفى شده و هم به عنوان عامل وا دارنده . امام زين العابدين عليهالسلام ، حيا را مايه بازدارى از شهوات دانسته و از خداوند مىخواهد به او حيا دهد تا او را از شهوات ، بازدارد . 1
امام على عليهالسلام نيز در جايى مىفرمايد :
الحَياءُ يَصُدُّ عَن فِعلِ القَبيحِ .
حيا از كار بد ، باز مىدارد . 2
و در جاى ديگر مىفرمايد :
الحَياءُ سَبَبٌ إلى كُلِّ جَميلٍ .
حيا ، سبب همه زيبايىهاست . 3
همچنين امام صادق عليهالسلام در بيان فوايد حيا ، خطاب به مفضّل مىفرمايد :
لَولاهُ لَم يُقرَ ضَيفٌ ولَم يوفَ بِالعِداتِ ولَم تُقضَ الحَوائِجُ .
اگر حيا نباشد ، هيچ ميهمانى احترام نمىشود و به هيچ وعدهاى وفا نمىشود و هيچ حاجتى برآورده نمىشود .
همان گونه كه مىبينيد ، امورى مثل اكرام ميهمان و وفاى به عهد و برآوردن
1 - بحار الأنوار ، ج 94 ، ص 157 « ... و اصحب رغباتنا بحياء يقطعها عن الشهوات ؛ ميل ما را همراه با حيائى قرار ده كه آن را از شهوات جدا كند» . 2 - غررالحكم ودررالكلم ، ح 1393 . 3 - تحف العقول ، ص 84 ؛ بحار الأنوار ، ج 77 ، ص 211 .