پژوهشی در فرهنگ حیا

عباس پسندیده

نسخه متنی -صفحه : 366/ 320
نمايش فراداده

بخش چهارم : بى‏حيايى

فصل اوّل : ماهيت بى‏حيايى

تعريف بى‏حيايى

عناصر تشكيل‏دهنده بى‏حيايى ، تقريبا همان عناصر تشكيل دهنده حيا هستند ؛ به اين معنا كه در بى‏حيايى ، هم نظارت وجود دارد و هم صحبت از فعل قبيح است ، بر خلاف كم‏رويى كه در آن ، صحبت از فعل نيك بود . تنها فرقى كه دارند ، اين است كه فرد بى‏حيا ، از انجام دادن فعل قبيح ، شرم نمى‏كند . بنا بر اين ، بى‏حيايى ، يعنى مبادرت به كار قبيح در حضور ديگران ، بدون هيچ گونه نگرانى .

برخى افراد ، هيچ باكى ندارند كه مردم ، آنان را در حال بدكارگى ببينند . 1 اينان ، افراد بى‏حيايى هستند كه اگر در حال گناه ديده شوند ، هيچ گونه تأثّر قلبى ـ شبيه آنچه در حيا گفته شد ـ پيدا نمى‏كنند . فرد بى‏حيا ، براى حضور ديگران ، هيچ ارزشى قائل نيست و نظارت آنان ، او را از انجام‏دادن كار قبيح ، باز نمى‏دارد . به بيان ديگر ، تفاوت ميان حيا و بى‏حيايى ، در عنصر بازدارندگى است . در حيا ، فرد به جهت حضور و نظارت ديگرن ، از انجام دادن كار قبيح ، بازداشته مى‏شود ؛ امّا در بى‏حيايى ، هيچ گونه بازدارندگى‏اى وجود ندارد ؛ بلكه فرد به راحتى و با كمال شهامت در برابر ديگران ، به كار قبيح ، مبادرت مى‏كند . اين حقيقت ، هنگام بررسى

امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد : «شر الناس من لايبالى أن يراه الناس مسيئا ؛ بدترينِ مردم ، كسى است كه باكى ندارد مردم ، او را در حال انجام دادن كار زشت ببينند» . (غررالحكم ودررالكلم ، ح 5702 ؛ عيون الحكم والمواعظ ، ص 295 ، ح 5277)