كسى كه داراى ضمير شريف باشد شهوت و هوسها در نظرش كوچك مى شود.
آن كه زبان به مزاح و شوخى بگشايد قسمتى از عقل خود را (خرد خويش را) از دست مى دهد.
اگر نسبت به كسى كه به تو توجه مخصوص دارد بى اعتنايى كنى دليل بر اين است كه تو از او بى نصيب خواهى شد و علاقه تو نسبت به كسى كه به تو اعتنا نمى كند تو را خوار و خفيف خواهد كرد.
همواره زبير مردى از خويشان ما اهل بيت بود تا وقتى كه پسر شومش عبدالله به عرصه رسيد.
فرزند آدم نبايد بر خود ببالد چون آغاز او يك قطره از ماده لحاق است و انجام يك جيفه (يعنى لاشه متعفن) و نه مى تواند به خود روزى برساند و نه مرگ را از خود دور كند.
غنى و فقير در درگاه خدا معلوم مى شود (غنى آن است كه عاقبت بخير مى شود و در دنياى ديگر پاداش مى گيرد و فقير آن است كه در دنياى ديگر كيفر مى بيند).
از اميرالمومنين (ع) پرسيدند كدام شاعر برتر است: او جواب داد كه شعرا، براى اسب دوانى سوار بر اسبهايى نشده اند كه مسابقه بگذارند (يعنى چون هر شاعر داراى يك سبك بخصوص است و در يك رشته شعر گفته نمى توان آنها را با هم مقايسه كرد)، اما اگر ناچار شويم كه يكى را برتر از ديگران بدانيم، خديو گمراهان برتر است.
مگر مردانگى نه اين است كه ته مانده غذا را از دهان بگيرند و به اهل آن (به مستحق آن) بدهند؟ (منظور از ته مانده غذا ته مانده دنيا است و اهل آن دنياپرستان هستند و لذا اينطور معنى مى دهد كه دنيا را به دنياپرستان واگذاريد).
براى وجود شما (مردم دين دار) بهايى جز بهشت نيست و مواظب باشيد كه به قيمت بفروشيد (ارزان نفروشيد).
دو نفر حريص، از دو چيز سير نمى شوند اول طالب علم از فرا گرفتن، دوم طالب دنيا از به دست آوردن اموال.
آن كه ايمان دارد وقتى مى بيند كه راست گفتن به او ضرر مى زند و دروغ گفتن سود مى رساند راستى را انتخاب مى كند.
ديگر از نشانه هاى ايمان اين است كه بيش از عمل خود (در بعضى از نسخه ها بيش از علم خود) سخن مگو و هنگامى كه راجع به ديگرى سخن مى گويى خدا را به ياد داشته باش (يعنى راجع به ديگرى بر خلاف حقيقت چيزى نگو).