از حاجت خود هنگامى كه مى فهمى كه بايستى به نااهل مراجعه نمايى به كلى صرف نظر كن (صرف نظر كردن از منظور بهتر از مراجعه به نابكار است).
از عطا كردن (بخشيدن) هر قدر كم باشد شرمگين مباش چون بهتر از اين است كه محتاجان را نااميد برگردانى.
عفت، زينت تهيدستى، و شكرگزارى به درگاه خدا، زينت توانگرى است.
اگر به آرزوى خود نرسيدى غمگين مباش.
شناختن جاهل از اين دو علامت است كه افراط مى كند (خيلى تند مى رود) يا تفريط مى كند (خيلى كند مى رود).
وقتى عقل به كمال مى رسد پر حرفى كاهش مى يابد.
روزگار، آدمى را سالخورده مى كند، اما آرزوهاى آدمى را زنده مى نمايد تا روزى كه مرگ نزديك مى گردد و در آن موقع آرزوها دور مى شود.
رسم دنيا چنين است كه آن كس كه به ثروت دنيا دست بيابد دچار رنج مى شود و آن كس كه در دنيا چيزى به دست نياورد به سختى مى افتد.
آن كه مى خواهد رهبر مردم شود، قبل از اين كه ديگران را تعليم بدهد بايد خود را تعليم دهد و آن تعليم هم بايستى فطرى باشد نه به زبان و از آن پس مى تواند معلم مردم باشد و كسى كه خود را تعليم بدهد از كسى كه به ديگران تعليم دهد برتر است.
با هر نفس كشيدن آدمى يك قدم به مرگ نزديكتر مى شود.
هر چه را كه بتوان شمرد پايانى دارد و هر چه مقدر است خواهد رسيد.