(و قال عليه السلام: اوضع العلم) پستترين دانش و زبون ترين بينش (ما وقف على اللسان) اين است كه بايستد بر زبان و مودى نشود به عمل و ظاهر نشود اثر آن در اعضا و اركان زيرا كه قول بى عمل فايده ندارد در دو جهان.
چه، در اين سرا سبب اغواى جاهلان است و در آن سرا موجب زيان در زيان (و ارفعه) و بلندترين دانش (ما ظهر فى الجوارح و الاركان) آن است كه ظاهر شود آثار او در اعضا و اركان بندگان يعنى مقرون باشد به عمل به حيثيتى كه ظاهر شود آثار آن علم در عبادت بدنيه بر جوارح همچو ظهور علت در معلول و اين علم، منقطع به است در عالم آخرت.
(و قال عليه السلام: ان هذه القلوب تمل) به درستى كه اين دلها ملال مى گيرند و سير مى شوند (كما تمل الابدان) همچنانكه ملال مى گيرند و سير مى شوند بدنها از يك طعام (فابتغوا لها) پس طلب كنيد و بجوييد براى دلها (طرائف الحكمه) لطايف حكمت كه آن كلمه (مستحدثه) است و غرايب معجبه نفس، تا باشد هميشه در اكتساب علوم به نشاط تمام.
و مراد به كلمه (طرائف الحكمه) در اين مقام، كلامى است نافع كه محتاج نباشد به تفكر تا سبب كلال و ملال نشود.