ترجمه نهج البلاغه

فتح الله کاشانی

نسخه متنی -صفحه : 651/ 543
نمايش فراداده

حکمت 209

(و قال عليه السلام: حسد الصديق من سقم الموده) حسودى دوست از بيمارى دوستى او است از جهت آنكه حسد دلالت مى كند بر ضعف مودت، و عدم خلوص محبت از شايبه كدورت.

حکمت 210

(و قال عليه السلام: اكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع) بيشتر مواضع افتادن خردها و لغزيدن آن در زير برق هاى مواقع طمع است استعاره فرموده لفظ (مصارع) را از براى هواى عقل و ميل آن به مطموع فيه انجذاب او به جانب آن بر جسب آنچه رسانيده است به او، وهم و خيال از تخييل امور نافعه.

و لفظ (بروق) مستعار است از براى آنچه لايح مى شود و ساطع مى گردد از تخيلات و توهمات طمع.

شعر: چون طمع بر رقبه خضرا برافرازد علم عقل هاى زيركان از پا درافتد در زمان

حکمت 211

(و قال عليه السلام: ليس من العدل القضاء على الثقه بالظن) نيست از عدالت، حكم كردن به صفات رذيله بر كسى كه امين است و معتمد به مجرد گمان بد بلكه آن محض ظلم است زيرا كه علم به وثاقت او ارجح است و اصل در هر كسى آن است كه او ثقه باشد مادام كه خلاف آن به ظهور نرسد.

پس سوئظن نزد اين حال معصيت باشد و بيرون از دايره عدالت.

كقوله تعالى (ان بعض الظن اثم)