ترجمه نهج البلاغه

فتح الله کاشانی

نسخه متنی -صفحه : 651/ 622
نمايش فراداده

حکمت 415

(و قال عليه السلام: من اصلح سريرته) هر كه به صلاح آورد امر پنهان خود را از عقايد و نيات.

(اصلح الله له علانيته) به صلاح آورد خداى تعالى حال ظاهر او را از كفايت مهمات (و من عمل لدينه) و كسى كه عمل كرد براى دين خود و مشغول شد به طاعات و عبادات (كفاه الله امر دنياه) كفايت كرد خداى تعالى كار دنياى او را از مرادات و مطلوبات (و من احسن فيما بينه) و كسى كه نيكو ساخت در آنچه ميان او است (و بين الله) و ميان معبود عالميان (كفاه الله) كفايت كرد او را خداى تعالى (ما بينه و بين الناس) آنچه ميان او است و ميان مردمان زيرا كه احوال ظاهره در صلاح و فساد، نتيجه و آثار احوال باطنه هستند

حکمت 416

(و قال عليه السلام: الحلم غطاء ساتر) بردبارى و مواسات، پرده اى است پوشاننده اخلاق رذيله (و العقل حسام قاطع) و عقل، تيغى است برنده نفس اماره (فاستر خلل خلقك بحلمك) پس بپوشان نقصان خوى خود را به بردبارى خود (و قاتل هواك بعقلك) و كارزار كن به آرزوى نفس خود به مدد عقل خود

حکمت 417

(و قال عليه السلام: ان الله عبادا) به درستى كه مر خداى را بندگانيند (يختصهم بالنعم) كه خاص مى گرداند ايشان را به نعمتهاى فراوان (لمنافع العباد) براى نفع هاى بندگان (فيقرها) پس ثابت مى گرداند نعمتها را (فى ايديهم) در دستهاى ايشان (ما بذلوها) مادام كه مى دهند آن را به مستحقان (فاذا منعوها) پس هرگاه كه منع كردند و بازداشتند آن نعمتها را از اهل استحقاق (نزعها منهم) نزع فرمود حق سبحانه آن نعمتها را از ايشان (ثم حولها الى غيرهم) پس از آن گردانيد آن نعم را به غير ايشان تا صرف نمايند به مصرف آن.