ترجمه نهج البلاغه

اسدالله مبشری

نسخه متنی -صفحه : 211/ 195
نمايش فراداده

حکمت 321

به عرض پوزش نياز نيافتن از پوزش بجا عزتمندتر.

حکمت 322

كمترين كار كه در پيشگاه الهى بر شما واجب است آنست كه از نعمتهايى كه به شما عنايت فرموده است در نافرمانى او يارى نجوييد.

حکمت 323

همانا كه خداى سبحان ، فراروى آنان كه خرد زبون شهوت دارند طاعت را غنيمت هوشمندان قرار داد.

حکمت 324

قدرت عدل، بر روز زمين از گناهكارى جلوگيرى مى كند.

حکمت 325

در صفت مومن فرمود: مومن را شادى در جبين است و اندوه در دل. سينه همتش از هر چيز گشاده تر و هوى و هوس از هر چيز خوارتر است. از برترى جويى بيزار و از خودنمايى به ننگ است . اندوهش بى پايان و همتش بى كران است. خاموشيش بسيار و وقتش به تفكر مشغول است، بسى شكرگذار و بسى بردبار است غرقه درياى فكرت خويش، از عرض نياز خويشتندار، سبكروح و نرم سرشت، در اراده از سنگ خاره سخت تر و در فروتنى از بنده زر خريد افتاده تر.

حکمت 326

بزرگترين بى نيازى، چشم نداشتن به مال دگران است.

حکمت 327

كسى كه مسئول كارى است تا وظيفه خويش به جاى نياورد آزاد نباشد.

حکمت 328

بنده اگر در مرگ خويشتن و چگونگى آن بنگرد همانا كه آرزو و فريب آن را دشمن گيرد.

حکمت 329

هر كس را در مال دو شريك است: وارث و حوادث.

حکمت 330

آنكه بى عمل از خداى به دعا حاجتى طلبيد همچون تيراندازى است كه با كمان بى زه تير افكند.