حکمت 311 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

اسدالله مبشری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 311

به محمد بن حنفيه فرزند خود فرمود: اى فرزند گرامى همانا كه بر تو از تهيدستى بيم دارم. پس از آن به خداى پناه بر كه فقر بر دين كاستى آورد و خرد را سرگردان كند و سختگيرى مردم را برانگيزد.

حکمت 312

مردى از مولا (ع) مسئله اى دشوار پرسيد و مولا (ع) گفت: مسئله را براى دانستن بپرس نه براى جدال و فضل فروشى. نادانى كه در پى آموختن باشد به دانشمند شبيه است و دانشمندى كه در پى برترى بر حريف باشد همانا نادانى است كه مى خواهد حريف را به مجادله در تنگنا اندازد.

حکمت 313

هنگامى كه عبدالله بن عباس در محضر مولا (ع) به مطلبى اشارت كرد كه نه موافق راى مولا (ع) بود به او فرمود: بر توست كه به مطلب اشارت كنى و بر من است تا در آن بينديشم پس اگر من موافق راى تو نباشم تو را بايد كه از من فرمان برى.

حکمت 314

روايت كرده اند هنگامى كه مولا (ع) از نبرد صفين باز مى گشت به كوفه درآمد و به قبيله شبام گذشت و شيون زنان را شنيد كه بر كشتگان جنگ صفين مى گريستند. در آن وقت، حرب بن شر جبل شبامى كه از بزرگان قوم خود بود به سوى مولا (ع) شتافت. مولا (ع) به او گفت: آيا زنان شما، با گريه و زارى كه اكنون مى شنوم بر شما چيره شده اند؟ آيا آنان را از اين شيون و بى قرارى باز نمى داريد؟ حرب، خواست در ركاب مولا (ع) پياده به راه افتد، آنگاه مولا (ع) او را گفت: بازگرد همانا كه پياده آمدن چون تويى در ركاب چون منى فرمانگزار را موجب فتنه است و مومن را مايه خاكسارى.

حکمت 315

در روز جنگ نهروان، وقتى بر كشتگان خوارج گذشت گفت: واى بر شما. آنكس كه شما را فريفت همانا كه به شما گزند رسانيد. پرسيدند: اى اميرمومنان چه كس آنان را فريفت؟ فرمود: ديو راهزن و نفس بدفرماى اينان را به آرزوهاى خام بفريفت و به ميدان بيكران نافرمانى كشانيد و نويد پيروزى داد. پس آنان را به شتاب به آتش درافكند.

حکمت 316

از نافرمانى خداى در خلوتها بپرهيزيد، كه داور كار خود گواه كار است.

حکمت 317

هنگامى كه خبر كشته شدن محمد فرزند ابوبكر به مولا (ع) رسيد گفت: همانا كه اندوه ما از مرگ او، به اندازه شادمانى آنهاست از كشتن او، با اين تفاوت كه از آنان دشمنى كاست و از ما دوستى.

حکمت 318

عمرى كه خداى در آن مدت، آدمى زاده را به عذرخواهى مهلت مى دهد شصت سال است.

حکمت 319

هر كس كه گناه بر او پيروز گردد، پيروز نيست و آن كه از راه شرارت غالب گردد به حقيقت مغلوب است

حکمت 320

خداى سبحان، حق مستمندان را در مال توانگران قرار داده است پس، هيچ فقير گرسنه نماند، مگر اينكه توانگر از حق او بهره كشى كرده باشد. خداى تعالى حق فقيران از توانگران باز خواهد جست.

/ 211