حکمت 042
اگر مومن را به شمشير بزنم تا مرا دشمن دارد، دشمن من نخواهد شد و اگر همه جهان در پاى منافق ريزم تا مرا دوست بدارد، دوستم نخواهد داشت. چه، قضا بر اين رفته است و از اين رو بر زبان رسول امى صلى الله عليه و آله و سلم چنين گذشت كه اى على مومن تو را دشمن نمى گيرد و منافق بر تو مهر نمى ورزد.
حکمت 043
نزد خداى، كردارى ناشايسته كه تو را اندوهگين سازد، بهتر، تا كارى نيكو كه تو را خودبين گرداند.
حکمت 044
قدر مرد به اندازه همت اوست، و راستى او به قدر جوانمردى او، و دليرى او به ميزان تن در ندادن او به پستى، و پاكدامنى او به مقدار غيرت او.
حکمت 045
پيروزى به دورانديشى است، و دورانديشى به وسعت ميدان راى، و راى به نگاهدارى راز.
حکمت 046
از صولت بلند همتان هنگامى بترسيد كه گرسنه باشند و از حمله ناكسان هنگامى كه سير گردند
حکمت 047
دلهاى مردمان رمنده است، پس هر كه با دلها خو گرفت بدو روى آورند.
حکمت 048
تا بخت يار تو باشد عيب تو پوشيده ماند.
حکمت 049
سزاوارتر كس براى بخشودن، اوست كه تواناتر كس براى كيفر دادن باشد.
حکمت 050
بخشش بى خواهش، گشاده دستى است و بخشش در مقابل خواهش، از شرم و فراز از سرزنش است.
حکمت 051
هيچ توانگرى مانند خردمندى نيست، و هيچ تهيدستى چون نادانى، و هيچ ميراث چون ادب و هيچ پشتيبان چون مشورت.