خداى سبحان را به اين شناختم كه اراده ها فسخ مى گردد و پيوند پيمانها مى گسلد و همتها مى شكند.
حکمت 243
تلخكامى در اين جهان، مايه شيرين كامى در آن جهان است، و شيرين كامى اين جهان پايه تلخكامى آن جهان.
حکمت 244
خداى ايمان را واجب فرمود تا دل را از پليدى شرك پاك گرداند، و نماز را، تا از گردنكشى پاكيزه سازد، و زكات را تا سبب روزى مستحقان گردد، و روزه را تا اخلاص مردمان بيازمايد و حج را تا سبب نزديك شدن اهل دين از اقطار گيتى گردد، و جهاد را براى ارجمندى اسلام و امر به معروف را به مصلحت توده مردم، و نهى از منكر را تا نادانان را از نافرمانى خود باز دارد. و صله رحم را براى افزون شدن خويشان، و قصاص را براى جلوگيرى از خون ريختن، و اجراى كيفر را براى بزرگ شمردن حريم حق، و جلوگيرى از باده نوشى را براى نگاهبانى خرد و دست به دزدى نيالودن را براى بيرون نرفتن از مرز دنيا، و جلوگيرى از زنا را براى حفظ تبار و جلوگيرى از لواط را براى افزودن نسل و گواهى دادن را براى آشكار شدن حقوق انكار شده، و دروغ نگفتن را براى نگهبانى شرف راستى، و آزار نكردن را براى امنيت مردمان، و امانت را براى نظام كار اجتماع، و طاعت را براى بزرگ داشتن پيشوايى.
حکمت 245
هرگاه بر آن باشيد تا ستمگر را سوگند دهيد از او بخواهيد تا بگويد: از حول و قوه خداى دور باشم چه اگر به دروغ چنين سوگندى ياد كند، كيفر او بى درنگ فرا رسد، اما اگر بگويد: سوگند به خدايى كه جز او خدايى نيست. در كيفر او درنگ شود، چه، خداى تعالى را به يگانگى ستوده است
حکمت 246
اى فرزند آدم، تا زنده اى، خود وصى مال خويش باش و با مال خود آن كن كه دوست مى دارى پس از تو با آن چنان كنند.
حکمت 247
تندخويى نوعى ديوانگى است چه، تندخو چون بيارامد پشيمان گردد و اگر پشيمان نشود ديوانگى او پاى برجاست.
حکمت 248
تندرستى از كمى حسد ورزيدن است.
حکمت 249
به كميل فرزند زياد نخعى فرمود: اى كميل، به خانواده خود فرمان ده تا در روز كسب مكارم اخلاق كنند و در شب نياز كسانى را برآورند كه خود توانايى آن ندارند. سوگند به ذات بيچون كه همه آواها مى شنود، هيچكس دلى را شادمان نسازد، مگر اين كه در آن دم خداى تعالى از آن شادمانى، لطفى بيافريند تا آنگاه كه بر او مصيبتى فرود آيد، آن لطف همچون آبى كه به نهيب در سراشيب بغلطد بر آن مصيبت روان گردد، تا آن را از او دور سازد، و بدانسان كه شتر ناآشنا را از ميان شتران بتارانند، آن مصيبت را از دل او براند.