ترجمه نهج البلاغه

عبدالمجید معادیخواه

نسخه متنی -صفحه : 106/ 105
نمايش فراداده
نشان ايمان، برگزيدن راستى است بر دروغ، گر چه آن زيان رساند و اين سود آرد، و نيز بيشتر از دانش حرف نزدن و در گفتگو از ديگران، تقواى الهى پيشه كردن.

حکمت 451



گاه چنان تقدير بر حسابگرى چيره شود كه گويى برنامه ريزى خود آفتى باشد.

حکمت 452



بردبارى و متانت، همت بلند را دو همزادند.

حکمت 453



غيبت تلاشى است مذبوحانه.

حکمت 454



بسا كسان كه با ستوده شدن به گرداب گرفتارى درغلتيده اند.

حکمت 455



در نظام آفرينش، دنيا وسيله است نه هدف.

حکمت 456



بى گمان امويان را در تاريخ ما ميدان تاخت و تازى است، كه چون از درون به كشمكش دچار آيند، كفتاران بر آنان چيره شوند.

حکمت 457



در ستايش از انصار خداى را سوگند كه انصار با دستانى بخشنده و زبانهايى چون تيغ برنده، اسلام را چنان پروردند كه اسبهاى جوان را.

حکمت 458



چشم، نشستنگاه را بندى است.

حکمت 459



پس زمام سياست مسلمانان را زمامدارى به كف گرفت كه نظام را برپا داشت و چندان پاى فشرد تا دين سينه بر خاك نهاد و آرامش يافت.

حکمت 460