ترجمه نهج البلاغه

عزیزالله کاسب

نسخه متنی -صفحه : 97/ 79
نمايش فراداده

گردد، و آن كه كوتاهى ورزد، نعمتش به راه نيستى افتد.

حکمت 237

و فرمود: چون توان دستيابى به چيزى فزونى گيرد، ميل به آن، كاستى پذيرد.

حکمت 238

و فرمود: از دور شدن نعمت بترسيد! كه هر رميده اى، باز نگردد.

حکمت 239

و فرمود: جوانمردى، بيش از خويشاوندى، مهربانى را فراهم آرد.

حکمت 240

و فرمود: آن كه به تو گمان نيك برد، گمانش راست دار!

حکمت 241

و فرمود: بهترين كردارها، آنست، كه نفس خويش را بدان واداشته اى.

حکمت 242

و فرمود: پاك خداى را به گسيخته شدن اراده ها و باز شدن گره ها و شكستن عزمها شناختم.

حکمت 243

و فرمود: تلخكامى دنيا به شيرينكامى آخرت انجامد و شيرينكامى دنيا، تلخكامى آخرت را در پى دارد.

حکمت 244

و فرمود: خداوند، ايمان را به پاس پاك كردن شرك واجب داشت. و نماز را براى زدودن خودپسندى. و زكات را نهاد، تا سبب روزى شود، و روزه را آزمونى بر اخلاص آفريدگان قرار داد، و حج، براى نزديك ساختن مردم، به دين است. و جهاد، بزرگوارى اسلام است و امر به معروف: مردم را به راستى و درستى آرد و نهى از منكر، بازداشتن نادانانست، و صله ى رحم: افزون شدن شمار است، و قصاص، پاسدارى از خونهاست و برپاداشتن حدود، گرامى داشت حرام داشته هاست. و حرام شدن شرابخوارى، به پاس استوار داشتن خرد است. و دور داشتن از دزدى، به انگيزه ى پاكدامنى است و حرام داشتن زنا، به قصد استوارى نسب است و ترك همجنس گرايى، براى فزونى نسل است و گواهى دادن، پشتوانه ى صاحبان حق است و ناروايى دروغ، به گراميداشت راستيست. سلام و درود، آسودگى از رويدادهاى بيم انگيزست و امانتدارى، كارهاى مردم را نظم دهد و فرمانبرى، بزرگداشت رهبريست.

حکمت 245

و امام عليه السلام مى گفت: چون خواهيد ستمكار را سوگند دهيد، او را بدين نكته سوگند دهيد، كه: از قدرت و توان خدا بيزارست. و اگر به دروغ سوگند خورد، كيفر خدا، به شتاب بدو رسد، و اگر سوگند خورد به خدايى كه خداى ديگرى جز او نيست، در كيفر او شتاب نباشد.

حکمت 246

و فرمود: اى فرزند آدم! تو، وصى مالهاى خويش باش! و آنسان كه خواهى كه پس از تو بدان مالها كنند، خويش چنان كن.

حکمت 247

و فرمود: تندخويى، گونه اى از ديوانگيست. زيرا تندخو، پشيمان شود، و گر پشيمان نشود، ديوانگيش پايدارست.

حکمت 248

و فرمود: چون رشكبرى كاستى گيرد، تندرستى پديد آيد.

حکمت 249

امام عليه السلام به »كميل بن زياد نخعى« فرمود: اى كميل! افراد خانواده ى خويش را فرمان ده! تا روز را در انجام نيكيها به سر برند، و شب را به روايى نيازهاى در خواب رفتگان بگذرانند. سوگند به كسى كه شنواييش بر همه ى آواها گسترده است! كه هر كه دلى را شادمان كند، خدا، در برابر آن شادى، لطفى بر او كند. و چون، او را رنجى رسد، آن لطف، همچو آبى، كه به شيبى رود، به سوى آن رنج، جريان يابد، بدانسان كه شتر غريب، رانده مى شود.

حکمت 250

و فرمود: چون نيازمند شديد، به صدقه با خدا سودا كنيد!