ترجمه نهج البلاغه

سید علی نقی فیض الاسلام

نسخه متنی -صفحه : 441/ 116
نمايش فراداده

و قسمتى از اين خطبه است (در وصف خود و توبيخ اصحابش فرموده): (امام عليه السلام) طبيبى است (روحانى) كه به وسيله طب و معالجه خويش (براى بهبودى امراض مهلكه و بيماريهاى گوناگون در ميان خلايق) همواره گردش ميكند، و مرهمهايش (علوم و معارفش) را (براى زخم دلهايى كه به تيغ نادانى و گمراهى مجروح گشته) محكم و آماده كرده است، و ابزارها را (به آتش نهى از منكر و ترسانيدن از عذاب الهى) سرخ كرده و تافته است، هرجا كه لازم باشد مرهمها و ابزارهاى داغ كردن را به روى آن مى نهد، و جاهاى مجروح و نيازمند به معالجه، دلهاى كور (از دانش) و گوشهاى كر (از شنيدن حق) و زبانهاى لال (از گفتن سخنان راست) است، اين طبيب روحانى بوسيله دوا و معالجه خود بيماريهاى غفلت و نادانى و حيرت و سرگردانى را رسيدگى و معالجه مينمايد (و ليكن) بيماران از روشنيهاى حكمت و عرفان استفاده نكرده اند، و به آتش زنه هاى علوم و معارف درخشان آتش نيفروخته اند، پس آنان مانند چارپايان چرنده (كه شعور نداشته تمام همت و سعيشان صرف خوردن و آشاميدن است) و همچون سنگهاى سخت بنيان (كه چيزى را درك نميكنند) ميباشند.

براى صاحبان بصيرت و بينايى پوشيده ها آشكار و براى اشتباه كننده راه حق هويدا گشت (بوسيله امام حقايق و اسرار علوم كه دشمنان دين پنهان نموده درصدد خاموشى نور حق برآمده بودند نمايان گرديد، پس براى جاهل و نادان جاى عذرى باقى نمانده) و قيامت پرده از روى خود برداشته و علامت و نشانه آن براى دارنده فراست و زيركى ظاهر گرديد (پيغمبر اكرم در تمام شئون زندگى تا قيامت آنچه را بشر به آن نيازمند است بيان فرموده به طورى كه گويا قيامت برپا شده است، پس جاى سخن باقى نمانده تا منتظر باشيد پيغمبر ديگرى مبعوث شود و راه خير و صلاح و فساد را بيان نمايد) چه شده كه شما را مى بينم پيكرهاى بى جان و جانهاى بى پيكر (بعضى مانند مرده ها نميفهميد و از دشمن جلوگيرى نميكنيد، و جمعى داراى جان يعنى عقل بوده ميفهميد و ليكن دنياپرست بوده به جنگ نميرويد) و (شما را مى بينم) عبادت كنندگان بدون پرهيزكارى (جنگ كننده بى ثبات قدم) و بازرگانان بدون سود (مغلوب شده شكست خورده) و ميباشيد بيدار چون خواب رفته، و حاضر چون غائب، و بينا چون كور، و شنوا چون كر، و گويا چون لال (تسلط دشمن را بر خود مى بينيد و از آنها جلوگيرى نميكنيد با اينكه توانائى دا ريد)؟. (امام عليه السلام در اين فصل از تباهكاريها و احوال مردم آخرالزمان خبر ميدهد:) اين بيرق فتنه و فساد (در آخرالزمان) بيرق گمراهى است كه بر قطب و ميان ضلالت برپا شده است و با شعبه ها و شاخه هايش پراكنده گرديده (همه جا را فرا ميگيرد) شما را به پيمانه خود وزن ميكند (گمراه مينمايد) و با دست خود (چون چارپاى چموس) شما را ميكوبد (ذليل و خوار ميگرداند) قائد و پرچمدار آن بيرق از ملت اسلام خارج و بر (راه) ضلالت ايستاده است، پس در آنروز از شما (مسلمانان) باقى نماند مگر ته مانده اى (كمى) مانند آنچه در ته ديگ باقى است،