ى گمراه شدن) مى آورند؟ و چطور شما را (از راه حق) بازميگردانند، پس براى هر مدتى سرنوشتى است و براى هر غائبى بازگشتى (اين فتنه و فسادها در زمان معينى واقع خواهد شد) پس از عالم ربانى خودتان (امام عليه السلام، پند و اندرز) بشنويد، و دلهاى خويش را (براى قبول) حاضر نمائيد، و چون شما را صدا زند (از خواب غفلت) بيدار شويد، و بايد پيشرو و جلودار هر قومى به پيروان خود راست گويد (و جاى داراى آب و گياه كه صلاح باشد براى ايشان اختيار كند، و در نصيحت و پند خيانت ننمايد، چنانكه در مثل است الرائد لايكذب اهله يعنى جلودار به پيروانش دروغ نميگويد، خلاصه حاضرين اين علوم و اخبار را كه ميشنويد براى غائبين از روى راستى بگوئيد) و پراكندگى خويش را جمع آورى نمايد (تفرقه حواس و افكار بيهوده به خود راه ندهد) و ذهن و زيركيش را آماده كند (كه آنچه ميشنود به ديگران بى كم و بيش برساند) پس آن عالم ربانى امر (دين و دنيا) را براى شما شكافت همچون شكافتن دانه مهره (كه باطن آن نمايان است) و پوست كند آن را مانند كندن پوست درخت براى بيرون آوردن صمغ (هر امرى را براى شما واضح و آشكار نمود) پس هنگاميكه بيرق ضلالت برپا گردد باطل و نادرستى در مواضع خود ج
اى گرفته جهل و نادانى بر مركبهايش سوار (باطل همه جا را فرا گرفته و جهل برقرار) شود و طغيان و فتنه بسيار و دعوت كننده به راه حق كم شود، و روزگار حمله آورد مانند حمله درنده گزنده (خونريزى بسيار واقع گردد) و شتر نر باطل پس از خاموشى به صدا درآيد (مست شود يعنى باطل قوت گيرد) و مردم بر اثر معاصى با يكديگر برادر شده و بر اثر دين از هم دور گردند و بر اثر دروغ با يكديگر دوست گشته و بر اثر راستى دشمن شوند (با معصيت كاران برادر و يار و با نيكان دور و بيزار گردند) پس در آن روزگار فرزند سبب خشم (و غصه پدر) و باران موجب حرارت و گرما گردد (مردم از آن بهره نبرده زيان مى بينند) و مردمان پست فراوان و نيكان كمياب شوند، و اهل آن زمان چون گرگان و پادشاهانش درنده و مردمان ميانه و ضعيف الحال طعمه ها(ى ستمكاران) و فقراء (از سختى و رنجورى در حكم) مردگان باشند، و راستى از بين رفته دروغ شائع ميشود، و دوستى به زبان و دشمنى مردم با هم به دلها است، و فسق و فجور (زنا ميان ايشان افتخار و) باعث نسب شود، و عفت و پاكدامنى موجب شگفت، و اسلام مانند پوستين وارونه پوشيده شود (مردم متلبس به لباس اسلام هستند، و ليكن گفتار و كردارشان بر خلاف دستور ا