خطبه 075-اندرز
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (كه مردم را ترغيب به صفات پسنديده كه موجب بدست آوردن سعادت دنيا و آخرت گردد مى فرمايد): خدا رحمت كند مردى را كه سخن حكيمانه اى بشنود و بپذيرد، و چون براه راست خوانده شود بطرف آن برود، و كمربند راهنما (رسول اكرم و ائمه معصومين) را بگيرد، و (از سختيهاى دنيا و آخرت) نجات يابد (دستورهاى) پروردگارش را مراقبت نمايد (بر طبق آنچه خداوند فرموده رفتار كند) و از گناه خود بترسد، عمل خالص (پاكيزه از ريا و خودنمائى) پيش فرستد، و كردارش نيكو و شايسته باشد، بدست آورد آنچه (ثواب و پاداش عبادت و بندگى) كه براى او (در آخرت) ذخيره شده است و دورى كند از آنچه (گفتار و كردار زشت) كه منع گرديده، تير به نشان زند (در هر حال خدا را در نظر داشته باشد) و كالاى آخرت را به جاى كالاى دنيا گرد آورد (از دنيا چشم پوشد و بكوشد تا سعادت جاودانى بدست آورد) بر خواهش نفس خود غلبه يابد و آرزوهايش را دروغ پندارد، شكيبائى را مركب نجات و رستگارى خويش قرار دهد (در مصائب صبر را شعار خويش قرار داده رنجها و سختيهاى دنيا را مانند شتر باركش بر خويشتن هموار نمايد) و تقوى و پرهيزكارى را توشه مرگ خويش گرداند
در راه روشن (شريعت اسلام) قدم بنهد، و از شاهراه درخشنده (كه آشكار و هويدا است) دور نگردد (در بيراهه پا نگذارد) مهلت چند روز زندگى را غنيمت شمرده فرصت را از دست ندهد (كارى كند كه باعث خوشنودى خدا و رسول باشد و عمر خود را بيهوده بسر نبرد) و آماده مرگ باشد (بدنيا دل نبندد و هميشه مستعد مرگ باشد كه ناگهان او را دريابد) و از كردار (شايسته: بندگى خدا و خدمت به خلق) توشه بردارد.
خطبه 076-نكوهش رفتار بنى اميه
از سخنان آن حضرت عليه السلام است (زمانيكه سعد ابن العاص از جانب عثمان حاكم كوفه بود براى حضرت در مدينه هديه و نامه اى فرستاد كه من سواى عثمان براى هيچكس هديه به اين مقدار نفرستاده ام، حضرت چون نامه او را خواند فرمود): بنى اميه از ميراث محمد صلى الله عليه و آله (غنائمى كه به بركت آن حضرت رسيده است) اندكى به من مى دهند، مانند شيرى كه به بچه شتر هنگام دوشيدن مادرش داده مى شود، سوگند به خدا اگر بر ايشان تسلط يافتم آنها را به دور اندازم مانند دور انداختن گوشتفروش پاره هاى جگر يا شكنبه خاك آلود را. (سيدرضى فرمايد:) و در روايت ديگر است التراب الوذمه و آن بر عكس الوذام التربه مى باشد. و معنى ليفوقوننى فرمايش آن حضرت عليه السلام اينست كه از بيت المال اندكى به من مى دهند مانند فواق شتر و فواق بمعنى يكبار شير دادن بچه شتر است از شير مادرش، و ذام جمع و ذمه است و آن بمعنى پاره شكنبه يا جگر مى باشد كه در خاك افتاده خاك آلوده گردد.