حکمت 254
گفته اند كه حارث ابن حوط (يا خوط) نزد امام عليه السلام آمده و گفت: آيا به من گمان مى برى كه گمان دارم اصحاب جمل (طلحه و زبير و عايشه و پيروانشان) بر ضلالت و گمراهى بوده اند؟ پس امام عليه السلام (در نكوهش او) فرمود: اى حارث تو به زير خود نظر كردى (گفتار باطل و نادرست آنها را پسنديدى) و به بالايت نگاه نكردى (در سخنان حق و درست من انديشه ننمودى) پس حيران و سرگردان ماندى! تو حق را نشناختى تا اهلش را بشناسى، و باطل را نشناختى تا پيروش را بشناسى، حارث گفت: من با سعد ابن مالك (سعد ابن ابى وقاص) و عبدالله ابن عمر (ابن خطاب) كناره گرفته به گوشه اى مى روم، پس امام عليه السلام فرمود: سعد و عبدالله ابن عمر يارى حق نكردند و باطل را فرو نگذاشتند (چون كناره گيرى آنها از باطل براى يارى نكردن آن نبود بلكه از روى شك و دودلى به حق بود، بنابراين تو نبايد از آنان پيروى نمائى. شارح بحرانى رحمه الله در اينجا مى نويسد: چون عثمان كشته شد سعد ابن ابى وقاص چند گوسفند خريده به بيابان رفت و به آن گوسفندان زندگانى نمود تا مرد و با على عليه السلام بيعت ننمود، و عبدالله ابن عمر با اميرالمومنين بيعت كرد و پس از آن به خواهرش حف
صه زوجه پيغمبر صلى الله عليه و اله پناه برد و در جنگ جمل حاضر نشد و گفت: عبادت و بندگى مرا از سوارى و جنگ ناتوان ساخته نه با على هستم نه با دشمنانش، محدث قمى حاج شيخ عباس عليه الرحمه در كتاب سفينه بحارالانوار نقل مينمايد: چون حجاج داخل مكه شد و ابن زبير را به دار زد عبدالله ابن عمر شبانگاه نزد او آمده گفت: دستت را بده تا براى عبدالملك با تو بيعت نمايم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه يعنى كسى كه بميرد و امام زمان خود را نشناخته باشد مانند مردن زمان جاهليت مرده، پس حجاج پايش را دراز كرده گفت بگير پايم را و بيعت كن زيرا دستم به كار است، ابن عمر گفت: مرا ريشخند مى كنى، حجاج گفت: اى احمق قبيله عدى با على عليه السلام بيعت نكردى و امروز چنين مى گوئى، آيا على امام زمان تو نبود؟ سوگند به خدا براى فرمايش پيغمبر صلى الله عليه و آله نزد من نيامده اى بلكه از ترس اين درخت كه ابن زبير بر آن آويخته آمده اى).
حکمت 255
امام عليه السلام (درباره نديم پادشاه) فرموده است: همنشين پادشاه مانند سوار بر شير است: مردم به مقام و مرتبه او آرزومندند و او به منزلت خود داناتر است (كه چه اندازه خطرناك مى باشد).
حکمت 256
امام عليه السلام (درباره نيكى) فرموده است: به فرزندان ديگران نيكى و مهربانى كنيد تا پاس فرزندان شما را بدارند.