حکمت 097 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 097


امام عليه السلام (درباره روا ساختن نيازها) فرموده است: شايسته نيست روا نمودن درخواستها مگر به سه چيز (نخست) به كوچك شمردن آن تا (نزد پروردگار) بزرگ گردد (دوم) بى نهان داشته آن تا (هنگام پاداش) آشكار شود (سوم) به شتاب در انجام آن تا (براى خواهنده) گوارا باشد.

حکمت 098


امام عليه السلام (درباره بعض پيش آمدها) فرموده است: روزگارى براى مردم خواهد آمد كه در آن مقرب نيست مگر سخن چين نزد پادشاه، و زيرك خوانده نشود مگر بدكار دروغگو، و ناتوان نشمارند مگر شخص باانصاف درستكار را، در آن زمان صدقه و انفاق در راه خدا را غرامت و تاوان (مالى كه به اكراه مى دهند) مى شمارند، و صله رحم و آمد و شد با خويشان را منت مى نهند (مثلا مى گويد من هستم كه چنين و چنان كردم) و بندگى خدا را سبب فزونى بر مردم مى دانند! پس (نتيجه اين كردارهاى زشت آن است كه) در آن هنگام پادشاه (در فرمانروائى) به مشورت و كنگاش با كنيزان (زنهاى بى سر و پا) و حكمرانى كودكان (جوانان شهوتران بى تجربه) و انديشه خواجه سراها (مردان نالائق و پست) مى باشد (ابن ابى الحديد در شرح خود را در اينجا مى نويسد: فرمايش امام عليه السلام از جمله اخبار غيبى و يكى از آيات و معجزاتى است كه اختصاص به آن حضرت دارد).

حکمت 099


و جامه كهنه وصله دارى بر تن امام (عليه السلام) ديدند پس درباره آن با آن حضرت گفتگو شد (پرسيدند چرا چنين جامه اى پوشيده اى؟) آن بزرگوار (درباره جامه كهنه) فرمود: با آن دل متواضع و نفس اماره رام مى شود، و مومنين از آن پيروى مى كنند (با كهنه جامه فروتنى پيشه گرفته و به خواهشهاى نفس بى اعتنا مى شود به خلاف جامه نو و نيكو كه شخص را خودبين مى سازد و از حق غافل شده در گناه مى افتد).

حکمت 100


امام عليه السلام (درباره دنيا و آخرت) فرموده است: دنيا و آخرت دو دشمن ناجور و دو راه جدا (راه بهشت و راه دوزخ) هستند، پس كسى كه دنيا را دوست داشت و به آن دل بست آخرت را دشمن داشته و با آن دشمنى نموده (از آن چشم پوشيده) است، و و آن دو مانند خاور و باختر مى باشند كه رونده بين آنها هر چه به يكى نزديك شود از ديگرى دور گردد (دل بسته به دنيا هر چه به آن دل بندد همان اندازه از آخرت غافل ماند، و دل بسته به آخرت به دنيا بى رغبت باشد) و آنها پس از اين اختلافشان به دو زن مانند كه يك شوهر داشته باشند (كه هرگز با يكديگر سازگار نشوند، چون نزديكى و دوستى با هر يك مستلزم دورى و دشمنى با ديگرى است).

حکمت 101


از نوف (ابن فضاله) بكالى (كه از خواص اصحاب امام عليه السلام مى باشد روايت شده) است كه گفته: شبى اميرالمومنين عليه السلام را ديدم كه از بستر خويش بيرون آمد و به سوى ستاره ها نگاه كرد و فرمود: اى نوف خوابيده اى يا بيدارى؟ گفتم: يا اميرالمومنين بيدارم، فرمود اى نوف خوشا حال پارسايان در دنيا كه به آخرت دل بسته اند، ايشان گروهى هستند كه زمين را فرش و خاك آن را بستر و آب آن را شربت گوارا قرار داده اند (به لوازم زندگى بى اعتناء هستند) و قرآن را پيراهن (زينت و آرايش دل) و دعا و درخواست را جامه رو (جلوگير از حوادث و پيشامدها) گردانيده اند، پس به روش (حضرت) مسيح (كه به دنيا دلبستگى نداشت) دنيا را از خود جدا كردند. اى نوف، داوود عليه السلام در اين ساعت از شب (نزديك سحر براى راز و نياز با حقتعالى) برخاست و گفت: اين ساعتى است كه دعا و درخواست نمى كند در آن بنده اى مگر آنكه روا مى گردد مگر اينكه ده يك گير (باجگير و گمركچى و راهدار) يا كسى كه مردم را به ستمكاران بشناساند و اسرارشان را نزد آنها فاش نمايد، يا گزمه و همكاران داروغه يا نوازنده ساز يا نقاره چى و دهل زن باشد (زيرا گناه ايشان مانع است از اينكه درخوا

ستشان روا گردد. سيدرضى (عليه الرحمه) فرمايد:) عرطبه بمعنى طنبور (ساز) و كوبه به معنى طبل (دهل و نقاره) است، و نيز گفته شده: عرطبه يعنى طبل و كوبه يعنى طنبور.

/ 441