حکمت 225
امام عليه السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام (درباره زد و خورد با دشمن) فرموده است: بايد (كسى را) به مبارزه (بيرون آمدن از صف) نخوانى، و اگر تو را به آن دعوت نمودند (به عنوان دفاع) بپذير و بيرون رو، زيرا خواننده ستمكار است (چون از حد تجاوز و تهور و بى باكى كرده و از عدل و درستكارى دست برداشته و اين كار ستمگرى و دشمنى است) و ستمكار بر خاك افتاده است (گمان مى رود در دنيا هم به كيفر ستمگرى برسد و به خاك افتاده كشته شود. ابن ابى الحيد در اينجا مى نويسد: نشنيديم امام عليه السلام هرگز كسى را به مبارزه طلبيده باشد، بلكه يا خود آن حضرت خوانده شده و يا مبارز مى طلبيدند پس آن بزرگوار به جانب او مى رفت و از پايش در مى آورد.
حکمت 226
امام عليه السلام (در پاره اى از خوهاى نيك زن) فرموده است: بهترين خوهاى زنها بدترين خوهاى مردها است كه سرفرازى و ترسناكى و زفتى مى باشد، پس هر گاه زن متكبره باشد (به كسى جز شوهرش) سر فرود نمى آورد، و هر گاه بخيل و زفت باشد مال خود و شوهرش را نگاه مى دارد، و هر گاه ترسو باشد از آنچه به او رو آورد (و موجب بدنامى و خشم شوهرش گردد) مى ترسد (و دورى مى گزيند).
حکمت 227
به امام عليه السلام گفتند خردمند را براى ما وصف كن پس آن حضرت (در نشانه خردمند) فرمود: خردمند كسى است كه هر چيز را به جاى خود گذارد (بگويد آنچه سزاوار است و به جا آورد آنچه شايسته است) گفتند نادان را براى ما بيان فرما فرمود: بيان كردم (سيدرضى عليه الرحمه فرمايد:) يعنى جاهل كسى است كه هر چيز را در جاى خود نگذارد، پس بيان نكردن (امام عليه السلام) صفت او را براى او صفت است از آنجا كه وصف او به خلاف وصف عاقل است.
حکمت 228
امام عليه السلام (در نكوهش دنيا) فرموده است: به خدا سوگند اين دنياى شما در چشم من خوارتر و پست تر است از استخوان بى گوشت خوك كه در دست گرفتار به بيمارى خوره باشد (خوره دردى است كه موجب خوردن و از بين بردن گوشت و اعضاء شخص شود و آن بدترين بيماريها است، و اين فرمايش دليل است بر منتهى درجه بيزارى آن حضرت از دنيا، و كسى كه در حالات آن بزرگوار (هنگامى كه با پيغمبر اكرم بوده و وقتى كه گوشه نشينى اختيار نموده و زمانى كه بر حسب ظاهر به خلافت رسيده) انديشه نمايد به راز اين سخن پى مى برد).
حکمت 229
امام عليه السلام (درباره اقسام عبادت) فرموده است: گروهى خدا را از روى رغبت (در ثواب و پاداش) بندگى مى كنند و اين عبادت بازرگانان است (كه سود داد و ستد را در نظر دارند) و گروهى خدا را از روى ترس بندگى مى نمايند و اين عبادت غلامان است (كه از بيم فرمان مولاشان را انجام مى دهند) و گروهى از روى سپاسگزارى خدا را بندگى مى كنند و اين عبادت آزادگان است (كه خدا را با معرفت و اخلاص عبادت نموده و نظرى ندارند جز آنكه او را شايسته عبادت و بندگى مى دانند).
حکمت 230
امام عليه السلام (در نكوهش زن) فرموده است: همه چيز زن (احوال و صفاتش) بد است و بدتر چيزى كه در او است آن است كه (مرد را) چاره اى نيست از (بودن با) او.