حکمت 364 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 364


امام عليه السلام به جابر ابن عبدالله انصارى (از نيكان اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره پايدارى دين و دنيا) فرموده است: اى جابر، قوام و بر پا بودن دين و دنيا به چهار كس است: عالمى كه علم خود به كار برد (به آن رفتار نمايد و به مردم بياموزد) و جاهلى كه ننگ نداشته باشد از اينكه ياد گيرد، و توانگرى كه به نيكى و احسان خود (درباره ديگرى) بخل نورزد، و فقيرى كه آخرت خويش را به دنيا نفروشد پس هنگامى كه عالم علم خود را به كار نبرد جاهل از آموختن و يادگرفتن ننگ خواهد داشت، و هنگامى كه غنى و توانگرى به نيكى و احسان خويش بخل ورزد فقير آخرتش را به دنيايش مى فروشد (كارهاى ناشايسته به جا مى آورد). اى جابر، هر كه نعمتهاى خدا (دارائى و دانائى و بزرگى و مانند آنها) بر او بسيار شود درخواستهاى مردم به او بسيار مى گردد، پس كسى كه براى خدا در آن نعمتها به آنچه كه واجب است قيام نمايد آنها را هميشگى و پايدار مى سازد، و آنكه براى خدا در آنها به آنچه واجب است قيام ننمايد آنها را به نابودى و نيستى مى كشد.

حکمت 365


ابن جرير طبرى در تاريخ خود روايت كرده از عبدالرحمن ابن ابى ليلى فقيه (از نيكان اصحاب امام عليه السلام)- و او از كسانى بود كه براى جنگ حجاج با ابن اشعث خروج كرده بودند- كه او در جمله سخنهائى كه مردم را به آن بر جهاد (جنگ با حجاج) تحريص مى نمود گفته: من از على- خدا درجه او را در صالحين و نيكوكاران بلند گرداند، و پاداش شهداء و راستگويان را به او عطاء فرمايد- شنيدم روزى كه به اهل شام برخورديم (در جنگ صفين درباره امر به معروف و نهى از منكر) مى فرمود: اى مومنين، هر كه ببيند ظلم و ستمى به كار ميبرند و مردم را به منكر و ناپسنديده اى مى خوانند و آن را به دل انكار كند پس (از بازپرسى روز رستخيز) رهائى يافته و (از گناه) بيزارى جسته است (اين هنگامى است كه نتواند به دست و زبان انكار نمايد يا از خوف و ضرر ايمن نباشد، خلاصه حكم آن به اختلاف موارد مختلف مى گردد) و هر كه آن را به زبان انكار كند اجر و مزد يافته و پاداشش از انكار كننده به دل بيشتر است، و هر كه آن را با شمشير (زد و خورد) انكار كند تا كلمه خدا (دين و توحيد و طاعت) بلندتر و كلمه ستمكاران (شرك و كفر و ضلالت و معصيت) پست تر باشد او كسى است كه به راه رس

تگارى رسيده و بر راه راست (خداپسند) قيام نموده، و يقين و باور (به خدا و رسول) در دل او روشن (هويدا) گشته است.

حکمت 366


امام عليه السلام در سخن ديگر خود كه هم در اين معنى (درباره امر به معروف و نهى از منكر) مى باشد فرموده است: از ايشان (انكار كنندگان ) به دست و زبان و دل خود منكر را انكار مى كند پس او خوهاى نيك را تمام نموده است، و از آنها به زبان و دل خويش انكار مى نمايد نه به دستش او به دو خصلت و خو چنگ زده و يكى (انكار به دست) را تباه ساخته است، و از آنان به دلش انكار مى كند نه به دست و زبانش او دو خصلت را تباه نموده كه شريفترين سه خصلت مى باشد و به يك خصلت (انكار به دل) چنگ زده است (چون انكار به دل بدون انكار به دست و زبان در خارج سودى ندارد از اين رو آن دو خصلت را شريفتر دانسته) و از ايشان ناشايسته از به زبان و دل و دستش انكار نمى كند پس او مرده زندگان است (زيرا اگر او را توانائى نيست لااقل بايد به دل انكار نمايد و گرنه در ايمان به خدا راستگو نمى باشد چون هر كه خدا دوست دارد بايد گناهكار دشمن خدا را دشمن بدارد) و همه اعمال نيكو و جهاد در راه خدا در پيش امر به معروف و نهى از منكر نيست مگر مانند آب دهن انداختن در درياى پهناور (چون قوام اسلام به امر به معروف و نهى از منكر مى باشد) و امر به معروف و نهى از منكر

اجل را نزديك نمى كند و روزى را كم نمى گرداند (چون اجل به موقع خود مى رسد و روزى كم و زياده نمى شود خواه امر به معروف و نهى از منكر بكند يا نكند پس هر كه اين عبادت بزرگ كه سرمايه همه نيكبختيها است را از ترس جان يا از بيم كم شدن روزى بر اثر خشم مردم از دست دهد انديشه اش نادرست است) و نيكوترين امر به معروف و نهى از منكر (گفتن) يك سخن حق و درست است نزد پادشاه ستمگر (كه آن سخن او را از ستمى باز داشته يا به خير و نيكى وادارد).

/ 441