حکمت 251 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 251


امام عليه السلام (درباره بى وفايان به پيمان و دوستى) فرموده است: وفا نمودن به بى وفايان بى وفائى با خدا است، و بى وفائى با بى وفايان وفاى با خدا است (چون هر كه به پيمان و دوستى خود وفا نكرد به دستور خدا رفتار ننموده است).

حکمت 252


امام عليه السلام (درباره آزمايش بندگان) فرموده است: كم من مستدرج (تا آخر، اين همان فرمايش صد و دوازدهم است كه ترجمه و شرحش بيان شد، و سيدرضى (رحمه الله) هم فرمايد:) اين سخن پيش از اين گذشت جز آنكه در دوباره بيان شدن آن اينجا افزونى است نيكو و سوددهنده (شايد سود دوباره بيان شدن آن اينجا به مناسبت فرمايش بالا باشد كه فرمود: بى وفائى با بى وفايان وفا نمودن با خدا است، و اين يكى از اين اموريست كه خداوند بندگانش را به آنها آزمايش مى فرمايد).

حکمت 253


هنگامى به امام عليه السلام خبر رسيد كه لشگر معاويه بر انبار (از شهرهاى قديم عراق) تاخته و تاراج كردند آن بزرگوار تنها پياده (از كوفه) بيرون آمد تا به نخيله (موضعى است نزديك كوفه) رسيد، مردم (در پى او آمده) خدمتش رسيدند و گفتند: يا اميرالمومنين ما به جاى تو ايشان را كفايت مى كنيم، پس حضرت (در نكوهش آنها) فرمود: سوگند به خدا شما مرا از (زيان) خود كفايت نمى كنيد و چگونه مرا از ديگران كفايت مى نمائيد؟ اگر رعيتها پيش از من از ستم حكمرانانشان شكايت داشتند من امروز از ستم رعيت خود شكايت دارم، به آن ماند كه من پيروام و ايشان پيشوا، يا من فرمانبرم و آنان فرمانده! (سيدرضى عليه الرحمه فرمايد:) چون امام عليه السلام اين گفتار را در سخن دراز كه ما از آنچه برگزيديم در بين خطبه ها (خطبه بيست و هفتم) بيان نموديم فرمود، دو مرد از يارانش جلو آمدند يكى از آنها گفت: مرا تسلطى نيست مگر به خود و برادرم پس يا اميرالمومنين ما را به آنچه مى خواهى امر فرما تا انجام دهيم، امام عليه السلام فرمود: كجا آنچه من مى خواهم از شما پيش مى رود و از شما دو كس چه آيد؟

/ 441