شما متفق شده ايد بر كينه ورزى در بين خودتان و روئيده گياه روى سرگينهاى چهارپايان شما (دوستى شما با هم مانند روئيدن گياه است به روى سرگين كه به ظاهر سبز و خرم و در باطن متعفن و رنج آور است و كسى را به آن ميل و رغبتى نيست) و براى دوستى آرزوها با يكديگر دوست شديد، و در بدست آوردن دارائيها با هم دشمنى ورزيديد، شما را شيطان ناپاك حيران و سرگردان نموده، و فريب (خوردن از نفس اماره) گمراه كرده است، و براى خود و شما (نجات و رهائى از شر شيطان و نفس اماره را) از خدا يارى ميجويم.
خطبه 134-راهنمائى عمر در جنگ
از سخنان آن حضرت عليه السلام است هنگاميكه عمر ابن الخطاب براى رفتن به جنگ روميان از آن بزرگوار مشورت نمود: خداوند براى اهل اسلام ضامن شده است كه حدود و نواحيشان را حفظ كند، و عورتشان را (چيزيكه نبايد دشمن بر آن آگاه شود) بپوشاند، و آن خداوندى كه آنها را يارى كرد در زمانى كه اندك بودند و نميتوانستند (از دشمن) انتقام بكشند، و آنها را از مغلوب شدن باز داشت در حالتى كه كم بودند و توانائى دفاع (از خود) نداشتند (خداوندى كه در صدر اسلام مسلمانان را با اينكه مانند امروز داراى جمعيت بيشمار و قدرت و توانائى نبودند يارى كرد، اكنون هم يارى خواهد فرمود، زيرا) زنده است و هرگز نميميرد (پس در كارزار حاضر مشو، زيرا) تو خود اگر بسوى اين دشمن (قيصر روم و لشگريانش) روانه شوى و در ملاقات با ايشان (پس از زد و خورد) مغلوب گردى براى مسلمانان شهرهاى دوردست و سرحدها پناهى نميماند، بعد از تو مرجعى نيست كه (براى جلوگيرى از فتنه و فساد) به آنجا مراجعه نمايند، پس (مصلحت در اينست كه تو در اينجا بمانى و بجاى خود) مرد جنگ ديده و دليرى بسوى ايشان بفرست، و به همراهى او روانه كن كسانى را كه طاقت بلا و سختى جنگ داشته و پند و اند
رز را بپذيرند، پس اگر خداوند (او را) غالب گردانيد همان است كه ميل دارى و اگر واقعه ديگرى پيش آيد تو يار و پناه مسلمانان خواهى بود (ميتوانى دوباره لشگرى فراهم ساخته به جنگ ايشان بفرستى).