خطبه 156-سفارش به پرهيزكارى - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و قسمتى از اين سخنان است (در چگونگى حال اهل قبور در قيامت، و ترغيب مردم بر امر به معروف و نهى از منكر و پيروى قرآن كريم، و نقل فرمايش رسول اكرم درباره وقوع فتنه و فساد): (در قيامت اموات) از قبرها بيرون مى آيند و به آخرين منزلها (بهشت يا دوزخ) ميروند، و براى هر سرائى (بهشت يا دوزخ) اهلى است كه (آماده رفتن به آن هستند، نيكبختان و پيروان خدا و رسول به بهشت و بدبختان به دوزخ، و) آن را به سراى ديگر تبديل نميكنند (بهشتيان به دوزخ نميروند، و دوزخيان به بهشت نميتوانند رفت) و از آن سرا بيرون نميشوند، و (اگر بخواهيد اهل بهشت باشيد، از خدا و رسول پيروى كرده مردم را به گفتار و كردار شايسته وادار و از ناشايسته ها باز داريد، زيرا) امر به معروف و نهى از منكر و صفت و خلق هستند از جمله خوهائى كه محبوب و پسنديده خدا است، و (ترسيدن از امر به معروف و نهى از منكر نمودن در صورتيكه ظاهرا هيچگونه زيانى نداشته باشد درست نيست، و احتمال اينكه مبادا كشته شود يا روزى كم گردد بيجا است، بلكه بايد دانست) اين دو امر مرگ را نزديك نميگرداند و روزى را كم نميكند (زيرا مرگ و روزى هر كس مقدر است، و تغيير و تبديلى در آن نيست) و (برا

ى شناختن موارد احكام دين) بر شما باد (مراجعه) به كتاب خدا (قرآن كريم) زيرا كتاب خدا (براى اتصال بنده به خدا) ريسمان استوارى است (كه هرگز گسيخته نخواهد شد) و (براى سير در راه حق) نور آشكارى است (كه تاريكى در آن راه ندارد) و (براى بيمارى جهل و نادانى به معرفت خدا و رسول) شفاء سودمندى هست، و (براى تشنه علوم و معارف حقه) سيراب شدن است كه تشنگى را بر طرف مينمايد، و براى چنگ زننده (به آن) نگاهدارنده (از خطاء و لغزشها) است، و براى آويخته (پيرو احكام آن) رهائى (از عذاب الهى) است، كجى در آن نيست تا راست گردد (اختلافى در آن يافت نميشود تا نيازمند اصلاح باشد) و (از حق و حقيقت) برنميگردد تا از آن دست برداشته شود، و تكرار بسيار (بر زبانها) و فرو رفتن در گوش آن را كهنه نميگرداند (هر سخنى را كه بسيار گويند و بشنوند كهنه ميگردد جز كلام خدا كه در همه اوقات تازه بوده بهاى آن افزايش مى يابد) كسى كه آن را بگويد راستگو است (زيرا در قرآن كريم بر خلاف واقع چيزى بيان نشده) و هر كه از آن پيروى كند (ببهشت جاويد) پيشى گرفته (رستگار گرديده) است

(سيدرضى فرمايد:) مردى (بين سخنان امام عليه السلام) روبروى آن حضرت ايستاد و گفت: ما را از فتنه خبر ده آيا از رسول خدا صلى الله عليه و اله چگونگى آن را پرسيده اى؟ پس امام عليه السلام فرمود: چون خداوند سبحان كلام خود را فرستاد: (س 29 ى 1 الم (ى 2( احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لايفتنون يعنى منم خداوند بزرگوار، آيا مردم گمان كرده اند كه بگفتن اينكه ما (به خدا و رسول) ايمان آورديم واگذاشته ميشوند، و آنان (به فتنه و فساد) آزموده نميگردند؟ دانستم ماداميكه رسول خدا صلى الله عليه و اله در بين ما باشد آن فتنه بر ما فرود نمى آيد، پس گفتم: اى رسول خدا چيست اين فتنه اى كه خدا تو را به آن خبر داده؟ فرمود: اى على به زودى بعد از من امتم (بر اثر انديشه هاى نادرست) در فتنه و تباهكارى افتند. پس گفتم: اى رسول خدا آيا نبود كه در روز احد (احد نام كوهى است نزديك مدينه به راه شام كه در آنجا جنگ كفار قريش با مسلمانها در اوائل ماه شوال سال سوم هجرت واقع شده) آنجا كه گروهى از مسلمانان به درجه شهادت رسيدند، و كشته شدن در راه خدا از من باز داشته شد، و كشته نشدنم بر من دشوار گرديد (و از اين جهت غمگين بودم) به من

فرمودى مژده باد تو را كه بعد از اين كشته خواهى شد؟ پس به من فرمود: آنچه بيان كردى درست است، هنگام دريافت شهادت شكيبائى تو چگونه خواهد بود، گفتم: اى رسول خدا اين كار از موارد صبر نيست، بلكه جاى مژده و سپاسگزارى است (كشته شدن در راه خدا براى من بزرگترين نعمت و بخشش الهى است) و فرمود: اى على زود باشد كه بعد از من مسلمانان بوسيله دارائيشان در فتنه افتند (بر اثر كمى يا بسيارى مال و كسب از راه حلال يا حرام و صرف آن در راه خير و شر آزمايش ميشوند) و به سبب دينشان بر پروردگارشان منت نهاده رحمت و مهربانى او را آرزو نمايند (در صورتيكه آرزوى رحمت با بى باكى در دين و پيروى نكردن از خدا و رسول غلط است) و از خشم او ايمن و آسوده خاطر باشند (و حال آنكه ايمنى از خشم و دورى از رحمت او مانند نااميدى از رحمتش از جمله گناهان بزرگ است) و به سبب شبهه هاى نادرست و خواهشهاى غافل كننده (از حق و كيفر روز رستخيز) حرام او را حلال گردانند، پس (از اين جهت) شراب را (به مشتبه نمودن) به آب انگور و خرما، و رشوه را به هديه و ارمغان، و رباء را بخريد و فروخت حلال ميشمرند، پس گفتم: اى رسول خدا در آن هنگام ايشان را به كدام مرتبه اى از مراتب به حساب

آورم؟ آيا آنها را مرتد و كافر بدانم، يا به فتنه افتاده؟ فرمود: در مرتبه فتنه و آزمايش (در دين، زيرا ايشان نميگويند شراب و رشوه و ربا حلال است تا منكر ضرورى دين شده كافر گردند، بلكه از راه اشتباهكارى شراب را آب انگور و رشوه را ارمغان و رباء را سود خريد و فروخت ميپندارند، و چون آب انگور و ارمغان و سود خريد و فروخت در دين حلال است آنها را نيز حلال ميدانند).

خطبه 156-سفارش به پرهيزكارى


از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (در اندرز و پرهيزكارى و تهيه توشه آخرت): سپاس خداوندى را سزا است كه سپاسگزارى را كليد يادآورى خود و وسيله افزونى احسان و بخشش و رهبر نعمتها و بزرگوارى خويش قرار داد (زيرا هر كه او را سپاس گزارد يادش نموده، و احسان و نيكوئى بيشتر او را مييابد، و به نعمتهاى بيشمار و بزرگواريش پى ميبرد). بندگان خدا، روزگار به حاضرين ميگذرد مانند گذشتن به گذشتگان (پيشينيان مردند شما نيز زنده نميمانيد) آنچه رفت (زندگانى گذشته) باز نميگردد، و آنچه هست (از خوشى و بدى) هميشه پايدار نيست، رفتار آخر آن مانند اول آنست (با گذشتگان و آيندگان يك جور رفتار ميكند) كارهايش از هم پيشى گرفته و نشانه هايش همراه هم هستند (كارهاى آن زود نابود ميگردد، پس خردمند از گردش روزگار عبرت گرفته به آن دل نبندد) پس (بطورى بسرعت دنيا رو به زوال و نيستى است كه) گويا به قيامت حاضريد، شما را ميراند مانند راندن ساربان شترهايش را كه هفت ماه از زائيدن آن گذشته و شيرشان خشك شده باشد (اينگونه شترها را بر اثر سبكى آنها به سختى و تندى ميرانند، به خلاف شترهائيكه در ماههاى آخر آبستن ميباشند كه آنها را از روى مهربانى به

آهستگى ميبرند) پس كسى كه خود را به غير (به خواهشهاى نفس و آرايشهاى دنيا) مشغول گرداند، در تاريكيهاى بدبختى سرگردان ماند، و در تباهكاريها آميخته شود (كه رهائى نيابد) و شياطين و ديوهاى او (گمراه كنندگان) او را به سركشى وادار كنند، و كردار بدش را در برابر او بيارايند، پس (اى كسى كه خود را به غير مشغول ساخته اى بدان كه) پايان پيشروان (به عبادت و بندگى) بهشت است، و پايان تقصير كنندگان (گناهكاران) آتش (و چون بهشت جاويد جز با پرهيزكارى به دست نمى آيد ميفرمايد:)

بندگان خدا بدانيد، تقوى و پرهيزكارى سراى حصاردار ارجمندى است، گناه سراى حصاردار خوار كه ساكن خود را (از بلاء و سختى) نگاه نميدارد، و هر كه به آن پناه برد حفظش نميكند. آگاه باشيد به سبب پرهيزكارى نيش زهردار گناهان دور ميشود، و به يقين و باور (ايمان به خدا و رسول) پايان بلند مرتبه (بهشت جاويد) بدست مى آيد. بندگان خدا از خدا بترسيد، از خدا بترسيد در ارجمندترين اشخاص نزد خودتان و دوست ترين آنها پيش شما (به فكر و انديشه خود باشيد، زيرا آشكار است كه هر كسى خويشتن را از همگان ارجمندتر و دوست تر ميدارد) زيرا خداوند براى شما دين حق را آشكار نموده، و راههاى آن را روشن گردانيده (راه نيك و بد را در قرآن كريم بيان فرموده و سخنان پيغمبر و اوصياء آن حضرت را در دسترس قرار داده) پس (كار خود را آسان مشماريد كه پس از مرگ يا) شقاوت و بدبختى همراه است (براى كسى كه به دستور خدا و رسول رفتار نكرده) يا سعادت و خوشبختى هميشگى (براى آنكه پيرو خدا و رسول بوده) پس در روزهاى نابود شونده (دنيا) براى روزهاى باقى (آخرت) توشه برداريد كه راه توشه برداريد كه راه توشه برداشتن را به شما نموده اند (خداوند سبحان در قرآن كريم س 2 ى 19

7 ميفرمايد: و تزودوا فان خير الزاد التقوى، و اتقون يا اولى الالباب يعنى توشه برداريد و بهترين توشه پرهيزكارى است، و اى خردمندان از من بترسيد و پرهيزكار باشيد) و به كوچ كردن (از اين جهان) ماموريد، و براى رفتن شما (از دنيا) شتاب ميكنند، پس شما مانند سوارانى هستيد ايستاده كه (آماده رفتن ميباشيد، و) نميدانيد كى به رفتن مامور خواهيد شد (از اين جهان خواهيد رفت).

/ 441