حکمت 401
امام عليه السلام (درباره انديشيدن) فرموده است: دل مصحف و كراسه ديده است (آنچه ديده مى بيند بايد در صفحه دل نوشت و در آن تامل و انديشه نمود و حق و باطل و خير و شر آن را معلوم ساخت).
حکمت 402
امام عليه السلام (در ستايش پرهيزكارى) فرموده است: پرهيزكارى پيشواى خوها است (هر خوى نيكى به آن بسته است و همه را در بر دارد).
حکمت 403
امام عليه السلام (در ترغيب به احترام نمودن به معلم و آموزگار) فرموده است: تيزى زبانت را به كسى كه تو را گويا كرده (آموخته) و استوارى گفتارت را به كسى كه تو را (در گفتار) به راه راست راهنمائى نموده نگردان (و شايد مراد چنين باشد: تندى زبان و استوارى گفتارت را بر (زيان دين) خدا كه تو را گويا كرده و به راه راست (به وسيله پيغمبر اكرم) راهنمائى نموده به كار مبر، زيرا بسيار زشت است كه به كسى شمشيرى دهند تا دشمن را دفع نمايد و با همان شمشيردهنده را بكشد).
حکمت 404
امام عليه السلام (در دورى از زشتيها) فرموده است: بس است ادب و آراستگى براى تو دورى نمودن از آنچه (زشتى) كه براى ديگرى بد مى دانى.
حکمت 405
امام عليه السلام (در شكيبائى) فرموده است: كسى كه (در مصيبت و اندوهى) صبر كرد مانند شكيبائى آزاد مردان (كه به قيد و بند دنيا گرفتار نيستند) او شكيبا است (و پاداش خود را مى يابد) و اگر صبر نكرد (بى تابى نمود در آن پيشامد) از ياد مى برد مانند فراموش كردن نادانان بى تجربه (كه در پيشامدها بى تابى نمايند و چون چاره نبينند خاموش شوند، و پاداشى ندارند بلكه كيفر بى تابى را دريابند).
حکمت 406
و در خبر ديگر است كه آن حضرت عليه السلام به اشعث ابن قيس كه او را تسليت و دلدارى مى داد (نيز در شكيبائى) فرمود: اگر شكيبائى كردى مانند شكيبائى بزرگان پس (نزد خداوند سبحان) نيكو و شايسته است، و اگر شكيبائى نكردى (آن مصيبت را) از ياد خواهى برد مانند فراموشى چهارپايان (رنج خود را، خلاصه ناچار شكيبا خواهى شد بدون پاداشى).