نگاه كنيد به اهل بيت پيغمبر خود (اميرالمومنين و فرزندان او) و از طريقه ايشان جدا نشده رفتارشان را پيروى كنيد كه هرگز شما را از راه راست بيرون نميبرند، و به هلاكت و گمراهى برنميگردانند (آنان بهترين خلق و سزاوار پيروى هستند، چنانكه در قرآن كريم س 3 ى 110 مى فرمايد: كنتم خير امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تومنون بالله، و لو امن اهل الكتاب لكان خيرا لهم، منهم المومنون و اكثرهم الفاسقون يعنى شما اهل بيت محمد و پيروانتان بهترين مردم بوده ايد كه از عالم غيب بيرون آمده برگزيده شده ايد تا امر به معروف و نهى از منكر كرده و به خدا ايمان آوريد، و اگر اهل كتاب ايمان آورده پيروى شما نمايند براى آنها از كفر بهتر است، بعضى از ايشان ايمان آوردند و بيشترشان فاسق مانده از راه حق بيرون رفته ايمان نياورند. خلاصه پيروى از غير آل محمد موجب ضلالت و گمراهى است) پس اگر ايشان (در موضوع خلافت و يا جهاد و يا امر ديگرى در خانه) نشستند (قيام ننمودند) شما (نيز در خانه) بنشينيد (از آنان پيروى نماييد) و اگر برخاستند (در كارى قيام نمودند) شما هم برخيزيد (آنها را يارى و همراهى كنيد) و از ايشان پيش نيفتيد (به را
ى خود رفتار نكنيد) كه گمراه و سرگردان خواهيد شد، و پس نمايند (از اوامر و نواهيشان غفلت ننمائيد) كه هلاك و بيچاره مى شويد، من اصحاب محمد صلى الله عليه و آله را ديدم و يكى از شما را نمى بينم مانند ايشان باشيد (زيرا) آنان صبح ژوليده مو و غبار آلوده بودند، و شب را بيدار به سجده و قيام ميگذراندند، ميان پيشانيها و رخسارهايشان نوبت گذاشته بودند (گاهى پيشانى و گاهى رخسار روى خاك مى نهادند) و از ياد بازگشت (قيامت) مانند اخگر و آتشپاره سوزان مى ايستادند (مضطرب و نگران بودند) گويا پيشانيهاشان بر اثر طول سجده مانند زانوهاى بزها (پينه بسته) بود! هرگاه ذكر خداوند سبحان به ميان مى آمد از ترس عذاب و كيفر و اميد به ثواب و پاداش اشك چشمهاشان مى ريخت بطوريكه گريبانهاشان تر ميگشت و مى لرزيدند، چنانكه درخت در روز وزيدن باد تند ميلرزد.
خطبه 097-در ستم بنى اميه
از سخنان آن حضرت عليه السلام است (در ابتلاى مردم به ظلم و ستم بنى اميه): سوگند به خدا بنى اميه (در زمان سلطنتشان) همواره ستم ميكنند تا اينكه هيچ حرام خدا را باقى نگذارند مگر آنكه آن را حلال گردانند، و عهد و پيمانى را (كه با مسلمانان مى بندند) رها نكنند مگر آنكه آن را به جور مى شكنند (بر خلاف عهد خود رفتار مى نمايند، چنانكه معاويه با حضرت امام حسن عليه السلام بر خلاف معاهده رفتار كرد) و تا اينكه باقى نماند خانه از گل ساخته شده اى و نه خيمه از پشم بافته برپا گرديده اى (خلاصه هيچ شهر و ده و بيابانى نيست) مگر آنكه ظلم و ستم ايشان در آن داخل شده و افساد و تباهكاريشان آن را فرا گرفته و بدى رفتارشان اهل آن را پراكنده مى سازد، و تا اينكه مردم (از شدت ظلم و ستم آنها) دو دسته مى شوند گريان: يكى براى دينش گريه مى كند (كه از ترس ايشان نميتواند اظهار و به وظائف دينى عمل نمايد) و ديگرى براى دنيايش گريان است (كه مى بيند مالش را به غارت مى برند و توانائى جلوگيرى ندارد) و تا اينكه يارى و خدمتگزارى يكى از شما براى يكى از آنان مانند خدمتگزارى غلام براى خواجه خود ميشود كه در حضور خواجه (از ترس) فرمان او برد، و د
ر غياب (جرات نموده) از او بدگويى كند، و تا اينكه (در مقام آزمايش معلوم شود كه) بزرگترين شما در برابر فتنه و فساد ايشان كسى است كه حسن ظن او به خدا بيشتر باشد (به خواست او تسليم و راضى گردد) پس اگر خداوند شما را به سلامت گذراند (از آن فتنه و فساد رهايى يافتيد) سپاسگزاريد، و اگر (به مصيبت و سختى) گرفتار شديد صابر و شكيبا باشيد، زيرا رستگارى براى متقين و پرهيزكاران است (كه در سختيها شكيبا هستند، و خداوند اجر و مزد آنانرا تباه نمينمايد).