خطبه 090-خطبه اشباح
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است معروف به خطبه الاشباح (و وجه تسميه آن به اين اسم آنست كه اشباح بمعنى اشخاص است، و در اين خطبه اصناف ملائكه و مخلوقات شگفت آور و چگونگى آفرينش آنها بيان مى شود) و آن از خطبه هاى جليل و بزرگ است (امام عليه السلام اين خطبه را براى آن بيان فرمود كه) شخصى از آن بزرگوار درخواست نمود كه خدا را بقسمى براى او وصف نمايد كه گويا او را آشكار مى بيند، پس حضرت از آن درخواست (و اعتقاد او به جائز دانستن وصف خداوند متعال به صفات اجسام) خشمناك گرديد. مسعده ابن صدقه از حضرت امام صادق جعفر ابن محمد عليهماالسلام روايت كرده كه آن بزرگوار فرمود: اميرالمومنين عليه السلام در كوفه بالاى منبر اين خطبه را بيان نمود، براى آنكه مردى نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: يا اميرالمومنين براى ما پروردگار ما را چنان وصف كن كه دوستى و معرفت ما درباره او زياد گردد، امام عليه السلام (از اين پرسش جاهلانه) بخشم آمد و فرياد كرد كه مردم همگى بنماز حاضر شوند، پس مردم اجتماع كردند بطوريكه مسجد پر از جمعيت شد، و حضرت بالاى منبر تشريف برد در حالت غضب كه رنگ مباركش تغيير يافته بود، و خداوند سبحان را حمد و سپاسگز
ارى نمود و درود بر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرستاد، آنگاه فرمود: سپاس خدائى را سزا است كه منع عطا و نبخشيدن، مال و مكنتش را نمى افزايد، وجود و بخشش، ثروت و دولتش را نميكاهد، زيرا (آنچه عطا فرمايد مى آفريند، نه مانند عطا و بخشيدن بندگان از جمع آمده ها اخراج نمايد، لذا امام عليه السلام مى فرمايد:) مال هر عطاكننده اى غير از خدايتعالى كم گرديده و هر منع كننده از عطائى سواى حقتعالى نكوهش شده است (زيرا منع از عطا يا خوف و ترس فقر و پريشانى است و يا از خست و پستى، ولى چون در خزائن خداوند متعال از عطا كم و كاست راه نمى يابد تا از فقر خوف داشته باشد، و از بخل و خست و اين قبيل اوصاف رذيله منزه و مبرى است، عطا نكردن او از روى حكمت و مصلحت است، پس اگر چيزى به بندگان عطا فرمايد و يا منع نمايد در هر دو حال جواد است. مردى از حضرت على ابن موسى الرضا عليه السلام پرسيد معنى جواد چيست؟ آن بزرگوار فرمود: سخن تو دو وجه دارد، اگر از مخلوق مى پرسى جواد كسى است كه آنچه خداوند بر او واجب گردانيده ادا كند، و بخيل كسى است كه به آنچه خداوند بر او واجب نموده بخل ورزد، و اگر خالق را در نظر دارى، پس او جواد است چه عطا فرمايد و چه م
نع نمايد، زيرا اگر به بنده اى عطا فرمود چيزى داده است كه نداشته و مستحق آن بوده، و اگر منع كرد چيزى نداده كه استحقاق آن را نداشته است) او است احسان كننده (بر بندگان خود) نعمتها و منفعتها و نصيب و بهره هاى بسيار را، آفريده شدگان جيره خوار او هستند كه ضامن و متكفل روزى آنان است و آنچه را كه مى خورند (و هستى ايشان به آن برقرار است) مقدر و تعيين فرموده، و براى كسانيكه مايلند به او راه يابند (هدايت شوند) و طالبند آنچه را كه نزد او است (بهشت و سعادت هميشگى كه بوسيله پيروى از گفتار و كردار انبيا و اوصيا بدست مى آيد) راه را واضح و آشكار نموده است،