حکمت 455 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 455


امام عليه السلام (درباره دنيا) فرموده است: دنيا براى ديگرى آفريده شده است، و براى خود آفريده نشده است (دنيا راهى است به آخرت كه بايد آدمى در آن بندگى كند تا پاداش يابد نه آنكه هميشگى باشد كه فقط در آن خوش بگذراند).

حکمت 456


امام عليه السلام (درباره از بين رفتن دولت بنى اميه) فرموده است: بنى اميه را زمان مهلت و ميدان فرصتى است كه (اسب سلطنت و پادشاهى را) در آن مى رانند، و چون در خلافت و سلطنت بينشان اختلاف و زد و خورد افتد پس گفتارها (فرومايگان) آنها را فريب داده بر آنها تسلط يابند (ابن ابى الحديد در اينجا مى نويسد: اين فرمايش خبر صريحى است از غيب داده و انقراض سلطنت بنى اميه به دست ابومسلم بود و او در اول كار خود ناتوان ترين و بى چيزترين مردم بود. سيدرضى رحمه الله فرمايد:) مرود در اينجا (اسم مفعول) از ارواد و آن مهلت و فرصت دادن و بر وزن مفعل است، و اين از رساترين و شگفت ترين سخن مى باشد، گويا آن حضرت عليه السلام زمان مهلتى را كه ايشان در آنند تشبيه كرده به ميدانى كه تا پايان آن مى تازند و چون به پايان آن برسند رشته نظام و آراستگى كار ايشان بعد از آن گسيخته مى شود.

حکمت 457


امام عليه السلام در ستايش انصار فرموده است: سوگند به خدا ايشان با توانگريشان اسلام را تربيت و پرورش نمودند چنانكه كره اسب از شير گرفته شده (يا يكساله) تربيت مى شود (آنچه لازم بود درباره اسلام به جا آوردند) به دستهاى با سخاوت و بخشنده و زبانهاى تيزشان (در فداكارى براى اسلام از هيچ چيز خوددارى نكردند، و شك نيست كه خدا دين اسلام را كه در نهان بود به وسيله ايشان آشكار ساخت و اگر آنها نبودند مهاجرين از جنگ با قريش و حمايت و نگاهدارى رسول خدا صلى الله عليه و آله ناتوان بودند).

حکمت 458


امام عليه السلام (درباره باز بودن چشم) فرموده است: چشم بند نشستن گاه است (مادامى كه چشم باز و شخص بيدار باشد از رها كردن باد خوددارى مى نمايد چنانكه ماداميكه بند مشك بسته باشد آب از آن بيرون نريزد، ولى چون چشم به خواب رود مظنه بيرون آمدن باد رود، و شايد از اين رو فرموده اند: خواب موجب نقض و شكستن وضوء مى باشد، و ممكن است مراد اين باشد كه اگر شخص چشم از خوردنيها نپوشد ميل پيدا مى كند به خوردن هر چه مى بيند و در خوردن افراط مى نمايد و در نتيجه به نفخ و اسهال گرفتار مى شود، و شايد مراد اين باشد كه اگر شخص در پس و آينده بنگرد از گرفتاريها و پيشامدهاى بد رهائى يابد، پس چشم بند موخر انسان است و هر گاه آن را بسته موخر و آينده خود را ننگرد ممكن است به فتنه و بلاء گرفتار شود. سيدرضى رحمه الله فرمايد:) اين فرمايش از كنايات شگفت آور است گويا حضرت نشستنگاه را به ظرف و چشم را به بند تشبيه فرموده و چون بند باز شود ظرف به حال خود نمى ماند (آنچه در آن است بيرون مى آيد) و مشهورتر و آشكارتر آن است كه اين گفتار راز فرمايش پيغمبر صلى الله عليه و آله مى باشد، و گروهى آن را از اميرالمومنين عليه السلام روايت كرده اند

، و اين مطلب را مبرد در كتاب المقتضب در باب اللفظ بالحروف بيان كرده است، و ما درباره اين كنايه در كتاب خود كه مجازات الاثار النبويه ناميده شده است گفتگو نموده ايم.

حکمت 459


امام عليه السلام در سخنى (درباره عمر ابن خطاب) فرموده است: و (بعد از ابوبكر) فرمانروا شد بر مردم فرماندهى (عمر به مقام خلافت نشست) پس (امر خلافت را) برپا داشت و ايستادگى نمود (بر همه تسلط يافت) تا آنكه دين قرار گرفت (همچنانكه شتر هنگام استراحت پيش گردن خود را بر زمين نهد، اشاره به اينكه اسلام پس از فتنه و هياهوى بسيار از او تمكين نموده زير بارش رفتند).

/ 441