حکمت 126 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 126


امام عليه السلام هنگامى كه شنيد مردى دنيا را نكوهش مى نمود (در ستودن دنيا) فرمود: اى نكوهنده دنيا كه به نيرنگ او فريفته شده اى و به ناراستيهايش گول مى خورى! آيا به دنيا فريفته شده اى و آن را نكوهش مى نمائى، تو بر آن جرم و گناه مى نهى يا دنيا بر تو جرم مى نهد؟ از كجا و چه وقت دنيا تو را سرگردان نمود، يا كى فريبت داد؟ آيا به جاهاى برخاك افتادن پدرانت و پوسيده شدن آنها يا به خوابگاههاى مادرانت زير خاك؟ چه بسيار با دستهاى خود (به تنهائى براى بهبود درد بيمارانت) يارى نمودى، و چه بسيار با دستهايت (بيماران را) پرستارى كردى؟ براى آنان بهبودى طلبيدى، و (پس از تشخيص و به دست آوردن درد) از اطباء فائده دار و پرسيدى، بامداد داروى تو ايشان را بى نياز نمى كرد (بهبودى نمى داد) و گريه (رنج) تو بر آنان سود نداشت، و ترس تو هيچيك از آنها را فائده نبخشيد، و درباره او به خواست خود نرسيدى (شفاء نيافت) و به توانائى خويش (بيمارى و مرگ را) از او دور ساختى! و دنيا او را (كه هر چند كوشش نمودى از چنگ مرگ نرست) براى تو سرمشق قرار داد، و هلاك شدن او را هلاك شدن تو (تا بدانى با تو آن خواهد كرد كه با او نمود) محققا دنيا سراى ر

استى است براى كسى كه (گفتار) آن را باور دارد، و سراى ايمنى (از عذاب الهى) است براى كسى كه فهميد و آنچه را كه خبر داد دريافت، و سراى توانگرى است براى كسى كه از آن توشه بردارد (پيرو خدا و رسول باشد) و سراى پند است براى كسى كه از آن پند گيرد، جاى عبادت و بندگى دوستان خدا (پرهيزكاران) و جاى نماز گزاردن (يا درود فرستادن و طلب آمرزش نمودن) فرشتگان خدا، و جاى فرود آمدن وحى (پيغام) خدا، و جاى بازرگانى دوستاران خدا است كه در آن رحمت و فضل (او را) به دست آورده و سودشان بهشت بود، پس كيست دنيا را نكوهش مى كند در حالى كه (مردم را) به دورى خود (از آنها) آگاه ساخت، و به جدائى خويش نداء داد، و خود و اهلش (مردم) را به فناء و نيست شدن خبر داد، پس براى ايشان به گرفتارى خود گرفتارى (آخرت) را نشان داد، و آنان را به شادى خويش به شادى (آخرت) آرزومند گردانيد؟! شب مى كند با تندرستى (كه شخص بر اثر آن در آسايش و خوشى است) و بامداد كند درختى و اندوه براى ترغيب و خواستارى (طاعت و كار آخرت) و ترس و بيم و بر حذر بودن (از معصيت و نافرمانى) پس در بامداد پشيمانى (رستاخيز كه اعمال آشكار مى گردد) گروهى از مردم (بدكاران) آن را نكوهش مى نمايند (

از آن در رنج و افسردگى باشند) و ديگران (نيكوكاران) روز قيامت آن را بستايند (از آن خشنودند) كه دنيا (آخرت را) يادآوريشان كرد و آنان هم (آن را) به ياد آوردند، و آنها را خبر داد و ايشان هم تصديق نمودند، و آنان را پند داد و آنها هم پذيرفتند (و به سعادت جاويد رسيدند).

حکمت 127


امام عليه السلام (درباره پايان دنيا) فرموده است: خداوند را فرشته اى كه هر روز فرياد مى كند: بزائيد براى مردن، و جمع كنيد براى از بين رفتن، و بسازيد براى ويران گشتن

حکمت 128


امام عليه السلام (درباره دنيا) فرموده است: دنيا سراى گذشتن است نه سراى ماندن، و مردم در آن دو دسته اند: دسته اى خود را در آن (به خواهشهاى نفس) بفروشد پس خويش را (به كيفر آنها) هلاك گرداند، و دسته اى خود را (به طاعت و بندگى) بخرد پس خود را (از عذاب رستخيز) برهاند.

/ 441